سفارش تبلیغ
صبا ویژن

نکته نگار

سنت امتحان الهی از بندگان به نادانسته ها

سنت امتحان الهی از بندگان به نادانسته ها

داستان فرمان الهی به فرشتگان در سجده به آدم و سرپیچی ابلیس از آن، در قرآن کریم و متون روایی، بسیار مورد توجه قرار گرفته است. در قرآن کریم ازخود ابلیس، نقل شده که من از آتش آفریده شدم و آدم از خاک و بدیهی است آتش بر خاک تیره برتری دارد و من چون از آتشم از آدم برترم و نباید در برابر او سجده کنم. در نهج البلاغه در خطبه قاصعه نیز در این باره سخنانی از أمیر مؤمنان علیه السلام شده است؛ 

شیطان بر آدم علیه السّلام به جهت خلقت او از خاک، فخر فروخت، و با تکیه به اصل خود که از آتش است دچار تعصّب و غرور شد...
خداوند اگر اراده مى‏کرد، آدم علیه السّلام را از نورى که چشم‏ها را خیره کند، و زیباییش عقلها را مبهوت سازد، و عطر و پاکیزگى‏اش حس بویایى را تسخیر کند مى‏آفرید، که اگر چنین مى‏کرد، گردن‏ها در برابر آدم فروتنى مى‏کردند، و آزمایش فرشتگان براى سجده آدم علیه السّلام آسان بود،
 امّا خداوند مخلوقات خود را با امورى که آگاهى ندارند آزمایش مى‏کند، تا بد و خوب تمیز داده شود، و تکبّر و خودپسندى را از آنها بزداید، و خود بزرگ بینى را از آنان دور کند.
 پس، از آنچه خداوند نسبت به ابلیس انجام داد عبرت گیرید، زیرا اعمال فراوان و کوشش‏هاى مداوم او را با تکبّر از بین برد. 

بر اساس این روایت، ظاهر آدم و خلقتش از خاک، نشان از ارزشمند بودن او نداشت و فرشتگان و ابلیس از واقعیت حال خبری نداشتند و همین ندانستن، بستر مناسبی بوده برای آزمودن فرشتگان تا معلوم شود در برابر فرمان الهی تسلیم و به قاعده بندگی پایبند هستند یا نه؟ فرشتگان با این که نسبت به واقعیت ارزشمند آدم جهل داشتند اما به خاطر تواضع در برابر فرمان الهی، به آن، گردن نهادند و از آزمون بندگی سربلند در آمدند اما ابلیس به خاطر نگاه ظاهری و جهلی که داشت گمان کرد بر آدم برتری دارد و تکبر کرد و از فرمان سرپیچی کرد.

 نکته
تاکید امیر مؤمنان بر این که تکیه گاه این آزمون، جهل فرشتگان و ابلیس نسبت به واقعیت حال آدم بوده، ضمن آن که بر «جهل به واقعیت ارزشمند آدمی» نظر دارد می تواند بیانگر جهل دیگری باشد که ابلیس بدان گرفتار بود و آن یکسانی آتش و خاک در ارزشمندی است یعنی بین خاک و آتش که در تعابیر علمی امروزه، از آن به ماده و انرژی  یاد می شود تفاوت چندانی وجود ندارد و هر دو بک چیزند. ماده گاهی به انرژی تبدیل می شود و گاه دوباره با حالت نخست یعنی ماده بازمی گردد. بدین ترتیب گرچه در ظاهر آتش جنبش و حرکت و جلوه ای دارد اما در حقیقت همان ماده است که به خواست الهی بدین شکل درآمده و ماهیت آن، همان ماده است.

بنابر این جهل به «یکسانی واقعی آتش و خاک» باعث شد ابلیس گمان کند بر آدم برتری دارد.

این داستان مایه عبرت است برای همگی بندگان که در انجام خواسته ای الهی به اصل بندگی توجه کنند و بر اساس ظواهر قضاوت نکنند.

تبعیض نژادی و احساس برتری یک نژاد به خاطر رنگ پوست، یا جغرافیای خاص یا زبان خاص از این دست واقعیت های تلخ است که بشر قرن هاست به خاطر جهل و ندانستن حقیقت ارزشمند انسانها، بدان امتحان می شود.


متن حدیث:

نهج البلاغه خطبه  192 معروف به خطبه قاصعه : 

إِبْلِیسَ‏ اعْتَرَضَتْهُ الْحَمِیَّةُ فَافْتَخَرَ عَلَى آدَمَ بِخَلْقِهِ وَ تَعَصَّبَ عَلَیْهِ لِأَصْلِهِ....

وَ لَوْ أَرَادَ اللَّهُ أَنْ یَخْلُقَ آدَمَ مِنْ نُورٍ یَخْطَفُ الْأَبْصَارَ ضِیَاؤُهُ وَ یَبْهَرُ الْعُقُولَ رُوَاؤُهُ وَ طِیبٍ یَأْخُذُ الْأَنْفَاسَ عَرْفُهُ‏ لَفَعَلَ وَ لَوْ فَعَلَ لَظَلَّتْ لَهُ الْأَعْنَاقُ خَاضِعَةً وَ لَخَفَّتِ الْبَلْوَى فِیهِ عَلَى الْمَلَائِکَةِ

وَ لَکِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ یَبْتَلِی خَلْقَهُ بِبَعْضِ مَا یَجْهَلُونَ أَصْلَهُ تَمْیِیزاً بِالاخْتِبَارِ لَهُمْ وَ نَفْیاً لِلِاسْتِکْبَارِ عَنْهُمْ وَ إِبْعَاداً لِلْخُیَلَاءِ مِنْهُمْ‏ 

فَاعْتَبِرُوا بِمَا کَانَ مِنْ فِعْلِ اللَّهِ بِإِبْلِیسَ إِذْ أَحْبَطَ  عَمَلَهُ الطَّوِیلَ وَ جَهْدَهُ الْجَهِیدَ .





در این وبلاگ
در کل اینترنت