سفارش تبلیغ
صبا ویژن

نکته نگار

درخشش حقیقت ائمه (ع) از لابلای سانسورهای فرهنگی

درخشش حقیقت ائمه (ع) از لابلای سانسورهای فرهنگی
سمعانی  (م 562) از نویسندگان متعصب سنی است که در هنگام معرفی گروه های منسوب به شیعیان آنان را تکفیر می کند . کتاب «الانساب » وی از منابع شناخته شده و پر مراجعه در زمینه انساب است . وی در این کتاب در شرح حال یکی از محدثان سده سوم هجری از تعبیری استفاده کرده که نوعی خروج از سانسور رایج بین نویسندگان متعصب است . حکومتهای اموی و عباسی و شخصیتهای فرهنگی وابسته به آنان , تلاش داشتند با تدابیر سیاسی و فرهنگی , شرایطی را فراهم کنند که ائمه شیعه در حاشیه قرار گیرند . در این راستا شخصیتهای فرهنگی و عالمان وابسته نیز از مطرح کردن ائمه به عنوان شخصیتهای تاثیر گذار خود داری می کردند و به گونه ای در سانسور فرهنگی آن بزرگواران هماهنگ بودند. این امر باعث شده شاگردان این مکتب در نسلهای بعد براستی باور کنند که این بزرگواران شخصیتهای عادی و حاشیه ای بوده اند تا آنجا که کسی مثل ابن تیمیه بر شیعه خرده می گیرد که چرا بر ائمه آخر خود عنوان امام نهاده در حالی که آنان شناخته شده و تاثیر گذار بر جامعه نبوده اند .
موضوع سخن ما در این جا تعبیر سمعانی در الانساب است که به گونه ای درز یک حقیقت از سانسور به شمار می آید . وی در شرح حال بلاذری (م 279) می نویسد :
« این محدث در مکه احادیث امام اهل بیت یعنی ابو محمد حسن بن علی  عسکری (امام حسن عسکری علیه السلام ) را می نگاشت . »
گفتنی است امام حسن عسکری (علیه السلام ) به دلیل این که در سامرا یعنی محل تبعید پدرشان , دوران کودکی , نوجوانی و جوانی را گذراندند هیچگاه در معرض مراجعه عموم مردم و شیعیان نبودند و فقط گروهی خاص از شیعیان با ایشان در ارتباط بودند . بدین ترتیب در دوران کوتاه عمر بیست و هشت ساله آن بزرگوار , زمینه ای برای مطرح شدن ایشان به وجود نیامد خصوصا که در دوران امامت شش ساله خود نیز دائما تحت نظر حکومت بودند . با این حال شاهدیم که از تعبیر امام اهل بیت از ایشان یاد شده است . این بدان معناست که علی رغم تمام تلاشها از سوی حکومت و شخصیتهای فرهنگی برای ناشناخته ماندن شخصیت علمی و توانایی های ایشان , باز درخشش شخصیت آن بزرگوار  نمایان شده و  به گونه ای نور حقیقت و شایستگی شان از لابلای سانسورها به نسلهای بعد رسیده است .
نقل و کتابت احادیث آن بزرگوار دلیل توجه محدثان به ایشان در همان زمان بوده اما این موضوع به دلیل رعایت دوستان و تقیه از دشمنان و نیز به جهت تلاش دشمنان برای گمنام ماندن امام پنهان می ماند و باعث می شد نامشان در محافل و رسانه های رسمی آن روزگار برده نشود . پس این مطلب ناشی از شرایط خفقان بوده نه ناشی از ناتوانی و کمی صلاحیت و عادی بودنشان آن امام همام .
نکته دیگر در تعبیر «امام اهل بیت »این است که خاندان پیامبر (ص) او را امام خود می دانستند و این با برخی تبلیغات مغرضانه که شیعیان را متهم به جعل عنوان امامت برای آن بزرگواران می کنند در تعارض است و ثابت می کند آن بزرگواران قبل از همه نزد خاندان پیامبر دارای احترام و جایگاه ویژه رهبری بوده اند .

متن کتاب الانساب در شرح حال بلاذرى
الانساب : البَلاذُرى‏ - بفتح الباء الموحدة و بعدها اللام ألف و ضم الذال المعجمة و فی آخرها الراء، هذه النسبة الى [البلاذر و هو معروف- ، و المشهور بهذا الانتساب ابو محمد احمد بن محمد بن إبراهیم بن هاشم المذکر الطوسی البلاذری الحافظ الواعظ من أهل طوس، کان حافظا فاضلا فهما عارفا بالحدیث، سمع بطوس إبراهیم بن إسماعیل العنبری و تمیم بن محمد الطوسی، و بنیسابور عبد الله بن شیرویه و جعفر بن احمد الحافظ، و بالری محمد بن أیوب و الحسن بن احمد بن اللیث، و ببغداد یوسف بن یعقوب القاضی، و بالکوفة محمد بن عبد الله بن سلیمان الحضرمیّ، و أقرانهم، سمع منه الحاکم ابو عبد الله الحافظ و قال الحافظ ابو عبد الله : ابو محمد البلاذری الواعظ الطوسی، کان واحد عصره فی الحفظ و الوعظ و من أحسن الناس عشرة و أکثرهم فائدة، و کان یکثر المقام بنیسابور و یکون له فی کل أسبوع مجلسان عند شیخی البلد ابى الحسن المحمی و أبى نصر العبدوی، و کان ابو على الحافظ و مشایخنا یحضرون مجالسه و یفرحون بما یذکره على رءوس الملأ من الأسانید، و لم أرهم قط غمزوه فی اسناد أو اسم أو حدیث، و کتب بمکة عن امام أهل البیت ابى محمد الحسن بن على بن محمد بن على بن موسى الرضا، و ذکر ابو الولید الفقیه قال: کان ابو محمد البلاذری یسمع کتاب الجهاد من محمد بن إسحاق و أمه علیلة بطوس و کان المجلس غداة الخمیس و کان ابو محمد یخرج من الطابران غداة الأربعاء فیحضر غداة الخمیس المجلس، ثم ینصرف الى الطابران فیشهد الجمعة بها.
و حکى عن ابى محمد البلاذری انه قال: لم تکن لی همة فی سماع الحدیث أکبر [3] من التخریج على کتاب مسلم فلما انصرفت من الرحلة أخذت فی التخریج علیه و أفنیت عمری فی جمعه، قال الحاکم: و استشهد بالطابران سنة تسع و ثلاثین و ثلاثمائة و ابنه ابو زکریا یحیى بن ابى محمد البلاذری، سمع بطوس ابا عبد الله بن أیوب و أبا محمد الحسن بن ابى خراسان، و بنیسابور ابا حامد احمد بن محمد بن یحیى بن بلال البزاز و أبا بکر محمد ابن الحسین القطان و طبقتهم، سمع منه الحاکم ابو عبد الله الحافظ و ذکره  فی التاریخ فقال: توفى بالنوقان فی شهر رمضان سنة سبع و ثمانین و ثلاثمائة.
آدرس : الأنساب  ج‏2 ص 378 شماره 638.
مشخصات نشر: الأنساب، أبو سعید عبد الکریم بن محمد بن منصور التمیمی السمعانى (م 562)، تحقیق عبد الرحمن بن یحیى المعلمى الیمانى، حیدر آباد، مجلس دائرة المعارف العثمانیة، ط الأولى، 1382/1962.





در این وبلاگ
در کل اینترنت