سفارش تبلیغ
صبا ویژن

نکته نگار

انسان اشرف مخلوقات است گزاره ای دینی یا ؟

انسان اشرف مخلوقات است گزاره ای دینی یا ؟
شاید جمله معروف «انسان اشرف مخلوقات است » را بارها شنیده و یا دیده باشید . اعتبار و شهرت این جمله ناشی از این تصور است که این جمله یک گزاره دینی است و مستند به منابع و متون دینی . قرآن کریم به عنوان نخستین منبع معارف دینی عبارت صریحی در این باره ندارد . همچنان که کسی ادعا ندارد که این عبارت مضمون یک حدیث باشد . گویا این عبارت برداشتی است از مجموعه ای از متون دینی با گرایش خاص صوفیانه یا عارفانه . در این جا مناسب است به آیاتی اشاره کنیم که برای این برداشت , مورد استناد قرار می گیرند :
1. آیه جانشینی آدم
وَ إِذْ قالَ رَبُّکَ لِلْمَلائِکَةِ إِنِّی جاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلیفَةً قالُوا أَ تَجْعَلُ فیها مَنْ یُفْسِدُ فیها وَ یَسْفِکُ الدِّماءَ وَ نَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِکَ وَ نُقَدِّسُ لَکَ قالَ إِنِّی أَعْلَمُ ما لا تَعْلَمُونَ . (سوره البقرة آیه 30 )
(به خاطر بیاور) هنگامى را که پروردگارت به فرشتگان گفت: «من در روى زمین، جانشینى [نماینده‏اى‏] قرار خواهم داد.» فرشتگان گفتند: «پروردگارا!» آیا کسى را در آن قرار مى‏دهى که فساد و خونریزى کند؟! (زیرا موجودات زمینى دیگر، که قبل از این آدم وجود داشتند نیز، به فساد و خونریزى آلوده شدند. اگر هدف از آفرینش این انسان، عبادت است،) ما تسبیح و حمد تو را بجا مى‏آوریم، و تو را تقدیس مى‏کنیم.» پروردگار فرمود: «من حقایقى را مى‏دانم که شما نمى‏دانید.» .
چنانکه از آیات بعدی (آیات 30 تا 38 سوره بقره ) نیز پیداست بحث جانشینی در این آیه به ماجرای خلقت حضرت آدم علیه السلام مربوط است . برداشت مشهور از این آیه این است که خداوند برای ملائکه بیان فرموده است می خواهد برای خود جانشینی بیافریند که جایگاه حضور این جانشین , زمین است .
گفتنی است  برداشت دیگری نیز وجود دارد که بر اساس آن , منظور آیه این است که در بین مخلوقات موجود و حاضر در زمین , یکی به عنوان نماینده و جانشین خدا قرار داده شده و آن نوع انسان است .
تعبیر خلیفه قرار دادن در زمین یک بار دیگر نیز در قرآن به کار رفته که منظور از خلیفه خدا در روی زمین حضرت داوود است ؛
یا داوُدُ إِنَّا جَعَلْناکَ خَلیفَةً فِی الْأَرْضِ فَاحْکُمْ بَیْنَ النَّاسِ بِالْحَقِّ وَ لا تَتَّبِعِ الْهَوى‏ فَیُضِلَّکَ عَنْ سَبیلِ اللَّهِ إِنَّ الَّذینَ یَضِلُّونَ عَنْ سَبیلِ اللَّهِ لَهُمْ عَذابٌ شَدیدٌ بِما نَسُوا یَوْمَ الْحِسابِ . (سوره ص / آیه  26)
اى داوود! ما تو را خلیفه و (نماینده خود) در زمین قرار دادیم پس در میان مردم بحق داورى کن، و از هواى نفس پیروى مکن که تو را از راه خدا منحرف سازد کسانى که از راه خدا گمراه شوند، عذاب شدیدى بخاطر فراموش کردن روز حساب دارند! 
بنابر این تعبیر خلیفه خدا در روی زمین دو بار در قرآن به کار رفته است یکبار در باره حضرت آدم ابو البشر و یکبار در باره حضرت داوود .
اگر خلافت در زمین در ماجرای خلقت آدم را , عام بدانیم و جانشینی نوع آدمی در تمام آفرینش باشد و فقط جایگاه جانشین در روی زمین  , در ماجرای داوود باید بگوییم که منظور از جانشین روشن تر بیان شده و ابهام آن را برطرف کرده است . مقایسه این دو آیه در کنار هم , روشن می سازد که منظور از جانشین خدا کسی نیست جز پیامبر و حجت خدا در هر عصر .
 بنابر این جانشینی خدا ازآن مخلوقی است که از حیث نوع , انسان است و این سخن بسیار متفاوت است با این که بگوییم هر انسانی با هر ویژگی و هر شخصیتی , جانشین خدا در روی زمین است . خصوصا آنکه  قرآن کریم صریحا برخی انسانها را از حیوانات نیز بدتر و فرودست تر دانسته است  ؛
 لَهُمْ قُلُوبٌ لا یَفْقَهُونَ بِها وَ لَهُمْ أَعْیُنٌ لا یُبْصِرُونَ بِها وَ لَهُمْ آذانٌ لا یَسْمَعُونَ بِها أُولئِکَ کَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولئِکَ هُمُ الْغافِلُونَ.( الأعراف : 179)
 آنها دلها [عقلها] یى دارند که با آن (اندیشه نمى‏کنند، و) نمى‏فهمند و چشمانى که با آن نمى‏بینند و گوشهایى که با آن نمى‏شنوند آنها همچون چهارپایانند بلکه گمراهتر! اینان همان غافلانند (چرا که با داشتن همه‏گونه امکانات هدایت، باز هم گمراهند)!
نتیجه آن که در این آیات سخن از نوع انسان نیست بلکه انسانهای خاص یعنی انبیاء هستند .
دیگر مستند این گزاره ی مشهور , گویا آیه هفتاد سوره اسرا است که در ادامه مورد بررسی قرار گرفته است.
2.آیه کرامت بنی آدم
 وَ لَقَدْ کَرَّمْنا بَنی‏ آدَمَ وَ حَمَلْناهُمْ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ وَ رَزَقْناهُمْ مِنَ الطَّیِّباتِ وَ فَضَّلْناهُمْ عَلى‏ کَثیرٍ مِمَّنْ خَلَقْنا تَفْضیلاً .( الإسراء : 70)
ما آدمیزادگان را گرامى داشتیم و آنها را در خشکى و دریا، (بر مرکبهاى راهوار) حمل کردیم و از انواع روزیهاى پاکیزه به آنان روزى دادیم و آنها را بر بسیارى از موجوداتى که خلق کرده‏ایم، برترى بخشیدیم.
چنان که می بینید در این آیه صریحا بیان شده که بنی آدم و در حقیقت نوع انسان از سوی خدا گرامی داشته شده است . نکته قابل توجه در ادامه آیه آمده و تصریح شده که ؛ ما انسان را بر بسیاری از موجوداتی که خلق کردیم برتری دادیم نه بر همه آنان . از این رو انسان تنها بر برخی موجودات شرافت ذاتی دارد نه بر همه . بدین ترتیب این آیه نمی تواند مستند گزاره مشهور «انسان اشرف مخلوقات است » باشد .
3. آیاتی که به مسخر بودن باقی موجودات در آسمان و زمین برای انسان دلالت دارند که جامع ترین مورد آن آیه بیستم سوره لقمان است ؛
أَ لَمْ تَرَوْا أَنَّ اللَّهَ سَخَّرَ لَکُمْ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ وَ أَسْبَغَ عَلَیْکُمْ نِعَمَهُ ظاهِرَةً وَ باطِنَةً وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یُجادِلُ فِی اللَّهِ بِغَیْرِ عِلْمٍ وَ لا هُدىً وَ لا کِتابٍ مُنیرٍ (سوره لقمان آیه 20)
آیا ندیدید خداوند آنچه را در آسمانها و زمین است مسخّر شما کرده، و نعمتهاى آشکار و پنهان خود را به طور فراوان بر شما ارزانى داشته است؟! ولى بعضى از مردم بدون هیچ دانش و هدایت و کتاب روشنگرى درباره خدا مجادله مى‏کنند!
اما باید توجه داشت که مفهوم اصلی تسخیر و سیاق (بستر) آیاتی که مسخّر بودن موجودات برای انسان را بیان می کنند بیانگر این نکته اند که چینش این عالم به گونه ایست که امور انسان به خوبی اداره می شود و نیازهایش برطرف می گردد و این گونه آیات تاکیدی هستندبرای انسان تا بداند مورد توجه پروردگارش هست و خداوند نیازهای بشر را با ساختار موجود در آفرینش برطرف می کند . علامه طباطبایی (ره ) در ذیل این آیه می نویسند :
«کلمه" تسخیر" به معناى وادار کردن فاعل به فعلش مى‏باشد، به طورى که فاعل، فعل خود را به اراده خود انجام ندهد، بلکه به اراده تسخیر کننده انجام دهد، همان طور که نویسنده، قلم را وادار مى‏کند تا به اراده او بنویسد، و مخدوم و مولى، بنده و خدمتگزار خود را وادار مى‏کند تا مطابق دستور و خواست او عمل را انجام دهد، و اسباب مؤثر در عالم هر چه باشد، با سببیتى که هر یک مخصوص به خود دارد، آن کارى را انجام مى‏دهد که خدا مى‏خواهد، و خدا از مجموع آنها نظامى را مى‏خواهد که با آن عالم انسانى را تدبیر کند، و حوائج او را بر آورد.
از آنچه گذشت معلوم شد که" لام" در کلمه" لکم" لام تعلیل غایى است، و معناى آن" به خاطر شما" است، و در نتیجه تسخیر کننده این اسباب خدا خواهد بود، نه انسان به خلاف اینکه لام را براى ملک بگیریم که در آن صورت تسخیر کننده انسان خواهد بود، ولى با مشیت خداى تعالى، هم چنان که بعضى احتمال آن را داده‏اند، و پیشرفت انسانها در مرور زمان، و به خدمت گرفتن اجزاى عالم را در بیشتر مقاصدش، شاهد گفته خود گرفته‏اند، و لیکن این احتمال با جمله" أَ لَمْ تَرَوْا" نمى‏سازد، چون اگر تسخیر کننده خود انسان بود، مسخر خود را مى‏دید، و دیگر حاجت به این سؤال نبود.»
با این توضیحات روشن می شود که امر تسخیر طبیعت و باقی موجودات برای اداره یکی از آنها , منحصر به انسان نمی تواند باشد بلکه در سایر موجودات نیز این تدبیر موجود است . ساختار آفرینش به گونه ای است که هر مخلوقی نقشی را در آن ایفا می کند و در این میان هم مصرف کننده است و هم تولیدکننده و یاری دهنده دیگران . فقط انسان به دلیل پیچیدگی بیشتر نیازمندی بیشتری دارد و برای برطرف شدن امور او باید تمام مخلوقات نقش آفرینی کنند چنان که به تناسب , نقش تاثیر گذاری او بر دیگر مخلوقات نیز بیشتر است .
پس تسخیر  آسمان و زمین برای انسان که در برخی آیات آمده نیز نمی تواند شرافت ذاتی او بر تمام مخلوقات را ثابت کند بلکه امر تسخیر به طور عام در مورد دیگر مخلوقات نیز صدق می کند .
نتیجه گیری
با توجه بدانچه گذشت , روشن می گردد که آیات مورد اشاره نمی تواند مستند این گزاره مشهور باشد بلکه باید گفت این عبارت بیشتر یک باور ترویجی است که از سوی گروه و مسلکی خاص ترویج شده و به میان توده مردم کشیده شده است . لذا باید آن را کلمه ی قصار متصوفه و یا دست کم برخی از عرفا دانست  که مستند قطعی دینی ندارد .
شاید بتوان گفت حدیث آخر کتاب خصال شیخ صدوق مویدی خوبی بر این ادعاست . در این حدیث تصریح شده که خداوند عوالم گوناگون آفریده ودنیایی که  ما در آن زندگی می کنیم تنها یکی از هزاران عالمی است که خداوند خلق کرده چنان که انسان در زمین تنها یکی از هزاران نوع انسانی است که خداوند در عوالم دیگر خلق کرده است . آیا می توان باور کرد برتری انسان بر برخی مخلوقات این عالم به معنای برتری وی برتمام مخلوقاتی است که در عوالم گوناگون آفریده شده اند . در ذیل ترجمه و سپس متن حدیث آمده است : 
امام باقر علیه السلام : شاید فکر مى کنى که خداوند فقط همین یک عالم را آفریده و بشرى جز شما خلق نکرده است ؛ به خدا سوگند که خداوند هزار هزار عالم و هزار هزار آدم بیافریده که تو در آخرین آن عالمها و آن آدمیان هستى .
متن حدیث
الامام الباقر علیه السلام :  لعلک ترى أن الله عز و جل إنما خلق هذا العالم الواحد و ترى أن الله عز و جل لم یخلق بشرا غیرکم بل و الله لقد خلق الله تبارک و تعالى ألف ألف عالم و ألف ألف آدم أنت فی آخر تلک العوالم و أولئک الآدمیین. (الخصال ج  2 ص  652 ح 54)


 





در این وبلاگ
در کل اینترنت