نکاتی در باره شیوه های سوگواری
نکاتی در باره شیوه های سوگواری
آنچه در ذیل می آید بخشی از تحقیقی است با عنوان « شیوه های عزاداری در عصر معصومان علیهم السلام » که توسط این جانب و به سفارش یکی از مراکز تحقیقاتی قم انجام گرفته است . در این جا بخش آغازین این تحقیق ( مقدمه )به مناسبت ماه محرم و ایام سوگواری در اختیار عموم قرار می گیرد :
مقدمهاى بر شیوهها
پیش از بررسى شیوهها لازم است به چند نکته به عنوان مقدمه توجه داشته باشیم :
1. پدیدار شدن شیوهها در طول تاریخ در نتیجه گذر زمان و جایگزینى نسلها به جاى یکدیگر بوده است .
2 . شیوههاى ریشهدار و کهن که گذشته آنها به عصر معصومعلیهم السلام مىرسد برگرفته از آداب و سنن سوگوارى رایج شخصى آن دوران بوده و در فرهنگ عامه عصر آن بزرگواران ، جاى داشته است و به کار گرفته شدن آنها در عزادارى سیدالشهداء به تأیید معصوم رسیده است و با جریان آن در محضر ایشان علیهم السلام مشروعیت لازم را به دست آورده است . از این رو مىتوانند به عنوان معیار و ملاک سنجش شیوههاى پدید آمده پس از این دوران به کار آیند مانند مرثیهخوانى با صداى حزین و جانسوز که مورد تأکید معصومعلیهم السلام قرار گرفته است .
3 . شیوهها ، ریشه در فرهنگ عامه دارند و اصل ورود آنها به عزادارى امام حسین از سوى عامه مردم صورت گرفته است که متأثر از سنتهاى عزادارى آنها در سوگوارهاى شخصى بوده است .
برخى شیوهها ،ترکیبى از یک سنت عزادارى در فرهنگ عامه با باورها و آیینهاى مذهبى یا ملى و حماسى است مثلا در حمل پرچمها ، هم از پرچم سیاه که علامت عزادارى است استفاده مىکردند و هم علائم مذهبى مثلاً پرچمى که نام شهداى کربلا را دارد و یا پنجه دست که بر روى آن برخى پرچمها نصب مىشود و یا حمل توق که در اصل پرچم خاص نظامیان ترک، در قرن پنجم به بعد بوده و به فرمانده بزرگى ، اختصاص داشته ولى عزاداران آن را با نمادهاى مذهبى مثل کتیبه یا پارچهنوشتهها تزیین مىکنند و جلو دستههاى عزادار به حرکت درمىآورند .
4. تنوع شیوهها بیشتر در دورانى اتفاق افتاده که شیعیان از آرامش برخوردار بودهاند به ویژه در دوره حکومتهایى که با گرایش شیعى به قدرت رسیدند مانند دوران حکومت آلبویه در ایران و عراق و فاطمیان در مصر که سدههاى چهار و پنج حاکمیت یافتند و مانند دوران صفویه که پس از چهار قرن دوباره دولت شیعى مقتدر در گستره جغرافیاى ایران آن روز ، به قدرت رسید . در این دوران به دلیل آرامش و آزادى در برگزارى مراسم عزادارى ، عامه مردم ، به تناسب سلایق و گرایشهاى شخصى و قومى ، گونههایى از عزادارى را به ابتکار خود به مجموعه شیوههاى موجود ، مىافزودند و این امر به خصوص در عصر صفویه به حدى فراوان بود که امروزه ، برخى گمان می کنند شیوههاى عزادارى رایج در عصر ما ، محصول این دوران است .
5 . همانگونه که بیان شده شیوهها ریشه در فرهنگ عامه دارند که یا مستقیماًاز سنن عزادارىهاى شخصى گرفته شدهاند و یا آمیختهاى از آنها و باورها و سنتهاى دینى است و این به معناى نقش عرف در تولد و ادامه حیات یک شیوه و تکامل آن است و آنچه وارد عرف شود در زمره سنن بومى و ملى ، یک جامعه قرار مىگیرد و به دنبال آن اکثریت بدنه جامعه هم از آن تأثیر مىپذیرند و هم در آن نقشآفرینى مىکنند .
ریشه پدید آمدن شیوههایى که در چهارچوب شریعت نمىگنجند یا سازگارى مناسبى ندارد یا این که مشاهده مىشود گروهى در شیوههاى معمول ، دخل و تصرف مىکند در همین نکته نهفته است زیرا بومى شدن و تبدیل آن به یک و سنت و آیین ملى باعث شده حتى کسانى که دلبستگى لازم را به مبانى دینى ندارند و به گونهاى از آنها فاصله دارند ، وارد عرصه عزادارى شوند و به سلیقه و ظرفیتهاى شخصیتى خود که بىبهره از تربیت دینى است ، عزادارى کنند به شیوهاى که دل دینداران و دلسوزان مذهب را به درد مىآورد و بهانه به دست مخالفان دین و مذهب مىدهد تا با برجسته کردن عزادارى اینان - که علاوه بر محرومیت از تأیید شرعى از تأیید ذوق سلیم و نگاه موافق روشنفکران بىطرف نیز محروم است - به تمام عزادارىها خدشه وارد کنند بنابراین پیوستن هر گروهى با هر گونه شیوه عزادارى به معناى صحت آن شیوه و تأیید شدن آن بر اساس موازین شرعى و عقلى نیست بلکه باید در ارزیابى رفتارى از سوى مبانى و اصول دینى که کتاب الهى و سنت معصومان و عقل و اصول کلى شریعت است نمره قبولى بگیرد و از سایهسار تشریع خداوندگار بیرون نماند .
6. برخى شیوهها پس از راهیابى به سنت عزادارى ، به تدریج تکامل و پر و بال پیدا کردهاند و در گذشته شکلى سادهتر داشتهاند . مانند تعزیه که ابتدا نمایش ساده و صامت نمادهاى حادثه مثل سرهاى خونین ، زره و سپر ، و کودکان اسیر به صورت حمل بر اسبها و مرکبها بود که بعداً گسترش پیدا کرد و به شکل تعزیهخوانى که ترکیبى از نمادهاى گذشته با بازى متحرک و خواندن رجزها و اشعار است و گاه با نوحهخوانى و سینهزنى همراه است .
مجموعه این واکنشهاو رفتارها، سنن سوگوارى را پایهگذارى کردهاند . برخى از آنها به همان شکل اولیه یک واکنش انسانى بود ، باقى ماندند ولى برخى از سوى سلیقهها و گرایشها و ابتکارات اقوام مختلف ،با ویرایش و پیرایش رو برو بودند و دچار دگرگونى شکلى شدند که باعث پدید آمدن رفتارهاى جدید قومى و بومى در حوزه سوگوارى شد ، و این رویه ممکن است با گذشت زمان ، ادامه یابد و رفتار نخستین، پیرایههاى بیشترى پیدا کند و از شکل نخستین فاصله بیشترى گرفته و رفتار و شیوه جدید دیگرى ، به شمار آید .
با به کار رفتن این گونه شیوهها در آیین مذهبى عزادارى ، به طور طبیعى ، رنگ ظرف خود (یعنى مذهب) را تا حدودى به خود مىگیرد و حال و هواى مذهبى پیدا مىکند .براى این موارد، مىتوان از سینه زنى (لطم)به عنوان مثال یاد کرد .
8 . گاهى نیز اقوام از آغاز ، براى تبیین سوگ درونى و واکنش ناخودآگاه درونى خود ، دست به ابتکاراتى زدهاند که نوع سوگوارى خاص آن قوم به وجود آمده است و این گروه سنتها نیز با ورود به فضاى سنن سوگوارى دینى ، ممکن است تغییرات داشته باشد و تأثیراتى را از ظرف خود بپذیرد .
9 . برخى شیوه نیز حاصل ابتکارات اشخاص و اقوام در عزادارى مذهبى است ،اینان ممکن است براى ابراز حزن و سوگ خود نسبت به یک حادثه غمانگیز مذهبى، دست به ابتکاراتى بزنند که با واکنشهاى عادى و معمولى سوگواران سوگهاى شخصى ، تفاوت داشته باشد و این به خاطر توجه به لزوم سوگوارى مذهبى است که سعى مىشود با ابراز رفتارى آیینى ، سوگ خود را از واقعه نشان دهند . امورى مثل حمل توق و علامت را مىتوان از این دسته دانست .
10 . ابتکارات اقوام و گروهها در جهت پر رنگ کردن و تزیین شیوههاى یاد شده ، که خود باعث متنوع شدن و گوناگونى شیوهها مىشود .
11 . برخى شیوهها توصیه معصومان هستند و از شرع نشأت گرفتهاند ، همانند تشکیل مجالس خانگى ذکر مصیبت ، تعزیت گرفتن به یکدیگر در مجالس عزاى امام حسین ، به کار بردن عبارت «صلى اللَّه علیک...» در یاد حضرت .
12 . همان گونه که بیان شد برخى شیوههاى دیرین ، ریشه در عصر معصومین دارند و در محضر معصوم ، انجام گرفتهاند و به تأیید معصومانعلیهم السلام زینت یافتهاند.
پاورقی