http://noktenegar.ParsiBlog.comنكته نگارParsiBlog.com ATOM GeneratorThu, 28 Mar 2024 14:47:45 GMTمحمد حسين صالح آبادي717tag:noktenegar.ParsiBlog.com/Posts/274/%d8%af%d9%84%da%af%d9%88%d9%8a%d9%87+%d8%a7%d9%8a++%d8%a8%d9%87+%d9%85%d9%86%d8%a7%d8%b3%d8%a8%d8%aa+%d9%85%d9%8a%d9%84%d8%a7%d8%af+%d9%be%d9%8a%d8%a7%d9%85%d8%a8%d8%b1+%d8%b1%d8%ad%d9%85%d8%aa+(%d8%b5)/Wed, 04 Oct 2023 12:41:00 GMTدلگويه اي به مناسبت ميلاد پيامبر رحمت (ص)<div dir='rtl'><p><strong><span style="color: #000000;">اي به عالَم، برترينِ، انوار حق</span></strong></p><br><p><strong><span style="color: #000000;">اي کتابت، برترينِ، الواح حق</span></strong></p><br><p><strong><span style="color: #000000;">اي رهانده، نفس، از پسند و اميال خويش</span></strong></p><br><p><strong><span style="color: #000000;">اي پسنديده، رب، او را، در انظار خويش </span></strong></p><br><p><strong><span style="color: #000000;">اي شکسته، همه، بت هايِ نفسِ خويش </span></strong></p><br><p><strong><span style="color: #000000;">هم شکسته، بت هاي قومِ حيرانِ خويش </span></strong></p><br><p><strong><span style="color: #000000;">اي که حق، وجودت، زِ رحمت، انباشته </span></strong></p><br><p><strong><span style="color: #000000;">اي که حق ، آوازه ات، بر جهان، افراشته </span></strong></p><br><p><strong><span style="color: #000000;"><br /></span></strong></p></div>محمد حسين صالح آباديtag:noktenegar.ParsiBlog.com/Posts/273/%d8%af%d9%84%da%af%d9%88%d9%8a%d9%87+%d8%a7%d9%8a+%d8%a8%d9%87+%d9%85%d9%86%d8%a7%d8%b3%d8%a8%d8%aa+%d8%b3%d8%a7%d9%84%d8%b1%d9%88%d8%b2+%d8%a2%d8%ba%d8%a7%d8%b2+%d8%a7%d9%85%d8%a7%d9%85%d8%aa+%d8%a7%d9%85%d8%a7%d9%85+%d8%b9%d8%b5%d8%b1+(%d8%b9%d8%ac)/Mon, 25 Sep 2023 18:15:00 GMTدلگويه اي به مناسبت سالروز آغاز امامت امام عصر (عج)<div dir='rtl'><p> </p><br><p><strong><strong>اي ! نشسته در رَهَت، </strong>به انتظار، هر فضيلتي</strong></p><br><p><strong>اي ! نوشته به دفترِ دولتت، «کوبنده هر رذيلتي» </strong></p><br><p><strong>اي ! نگاشته بر جَبين ات ، منتقم از، هر قساوتي </strong></p><br><p><strong>اي ! بُرده رنگ، از رخ ظالم ، به هر قضاوتي</strong></p><br><p><strong>اي ! شُسته ننگ و عار از زمين، به هر دِرايتي</strong></p><br><p><strong>اي ! بسته طومار جور به زمين، به يک اِشارتي </strong></p><br><p> </p></div>محمد حسين صالح آباديtag:noktenegar.ParsiBlog.com/Posts/272/%d8%af%d9%84%da%af%d9%88%d9%8a%d9%87+%d8%a7%d9%8a+%d8%a8%d9%87+%d9%85%d9%86%d8%a7%d8%b3%d8%a8%d8%aa+%d8%b4%d9%87%d8%a7%d8%af%d8%aa+%d9%87%d8%b4%d8%aa%d9%85%d9%8a%d9%86+%d8%a7%d8%ae%d8%aa%d8%b1+%d8%a7%d9%85%d8%a7%d9%85%d8%aa+%d8%a7%d9%85%d8%a7%d9%85+%d8%b1%d8%b6%d8%a7+%d8%b9%d9%84%d9%8a%d9%87+%d8%a7%d9%84%d8%b3%d9%84%d8%a7%d9%85/Sat, 16 Sep 2023 12:42:00 GMTدلگويه اي به مناسبت شهادت هشتمين اختر امامت امام رضا عليه السلام<div dir='rtl'><p> </p><br><p><strong><span style="color: #000000;">سلطان خراساني يا فرمانده دلها </span></strong></p><br><p><strong><span style="color: #000000;">زيبنده ايراني يا جوينده گلها</span></strong></p><br><p><strong><span style="color: #000000;">کِشتي طوفاني يا لنگر بحران ها </span></strong></p><br><p><strong><span style="color: #000000;">کُشته عدواني يا راضي به قضاها</span></strong></p><br><p><strong><span style="color: #000000;">ضامن آهويي يا ثامن اخترها </span></strong></p><br><p><strong><span style="color: #000000;">غريب خراساني يا اميد دلها </span></strong></p><br><p> </p></div>محمد حسين صالح آباديtag:noktenegar.ParsiBlog.com/Posts/271/%d8%aa%d8%a8%d9%8a%d9%8a%d9%86+%d8%a8%d9%87+%d8%b2%d8%a8%d8%a7%d9%86+%d8%b9%d9%85%d9%88%d9%85+%d9%85%d8%ae%d8%a7%d8%b7%d8%a8%d8%a7%d9%86+%d8%b1%d9%88%d9%8a%da%a9%d8%b1%d8%af+%d9%82%d8%b1%d8%a2%d9%86+%da%a9%d8%b1%d9%8a%d9%85/Fri, 15 Sep 2023 08:40:00 GMTتبيين به زبان عموم مخاطبان رويکرد قرآن کريم<div dir='rtl'><p><span style="color: #000000;">گفته مي شود قرآن کريم در بيان معارف، عموم مخاطبان را در نظر مي گيرد و از زبان تخصصي اهل علوم مختلف مثل فلسفه و کلام پرهيز دارد.<br /></span>يکي از مباحث رايج و پر دامنه، بحث شرور، در آفرينش است که در بين فلاسفه و متکلمان بحث هاي فراواني دارد. در تعريف شر گفته اند : هر امر ناخوشايند بشر مثل بيماري و فقر.</p><br><p><span style="color: #000000;">در بحث شر، متکلمان بدين تبيين رسيده اند که «شر» امر عدمي است و به نبود «خير» و «فيض الهي»، شر مي گويند.در اين راستا، براي رفع شبهه عدالت در انتساب شرور به خداوند، اين چنين استدلال مي کنند که شر به خداوند نسبت پيدا نمي کند و بازگشت شر به عدم افاضه خير است و از آنجا که خداوند به مخلوقات بدهکار نيست اگر افاضه خير نکند و مثلا روزي کسي را به کفايت ندهد، قبيح نيست و اين شر متوجه خداوند نيست.</span></p><br><p><span style="color: #000000;">قرآن کريم با پذيرش تصورعموم از کليد واژه شر(امر ناخوشايند) از تبيين قابل فهم عموم براي رفع شبهه عدالت، استفاده کرده است.<br /></span>در آيه 35 سوره انبياء مي فرمايد :</p><br><p><span style="color: #0000ff;">«وَنَبْلُوكُم بِالشَّرِّ وَالْخَيْرِ فِتْنَةً وَإِلَيْنَا تُرْجَعُونَ» </span></p><br><p><span style="color: #993366;">ما شما را، با امور ناخوشايند و خوشايند، مي آزماييم و سرانجام به سوى ما باز مى‏گرديد.</span></p><br><p><span style="color: #000000;">در منابع حديثي به نقل از امام صادق (ع) چنين نقل شده که امير مومنان (ع) بيمار شدند و گروهي به عيادت ايشان رفتند و از حال ايشان پرسيدند و ايشان جواب دادند: گرفتار شر شدم. آنها با شگفتي گفتند: کسي مثل شما بايد اين طور، سخن بگويد؟!. ايشان با خواندن اين آيه فرمودند: منظور از خير در اين آيه، سلامتي و غني است و منظور از شر، بيماري و فقر که براي آزمايش است.<span style="color: #993366;">(دعوات راوندي :ص168) </span> </span></p><br><p><span style="color: #000000;">در اين آيه امور ناخوشايند و خوشايند، به خدا، نسبت داده شده است و بين آنها، تفاوتي، ديده نشده است. </span></p><br><p><span style="color: #000000;">در حديثي که شيخ صدوق در کتاب توحيدش از پيامبر (ص) نقل کرده، گمان به اين که خير و شر به غير مشيت الهي برمي گردد را مساوي دانسته با زير سوال بردن قدرت مطلقه الهي؛<br /></span><span style="color: #0000ff;"><span style="background-color: #00ff00;"><span style="background-color: #ffffff;">التوحيد (للصدوق)، ص: 359ح2- أَبِي رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ يُونُسَ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ عَنْ حَفْصِ بْنِ قُرْطٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص...مَنْ زَعَمَ أَنَّ الْخَيْرَ وَ الشَّرَّ بِغَيْرِ مَشِيَّةِ اللَّهِ فَقَدْ أَخْرَجَ اللَّهَ مِنْ سُلْطَانِهِ. يعني بالخير و الشر الصحة و المرض‏ و ذلك قوله عز و جل- وَ نَبْلُوكُمْ بِالشَّرِّ وَ الْخَيْرِ فِتْنَةً<br /></span></span></span>بدين ترتيب، شر با همان تعريف امور ناخوشايند مثل بيماري و فقر، نيز به خدا نسبت داده مي شود اما هنر قرآن کريم در رفع شبهه عدالت در مبحث شرور، تغيير جهان بيني است يعني ارائه بينش و شناخت جديدي از امور.</p><br><p><span style="color: #000000;">در اين رويکرد، تصريح مي شود؛ هر امري که ناخوشايند آدمي است الزاما به معناي بد بودن براي او نيست چنان که عکس آن نيز صادق است و هر امر خوشايند، مساوي با خوب بودن براي آدمي نيست؛<br /></span><span style="color: #0000ff;">كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتالُ وَ هُوَ كُرْهٌ لَكُمْ وَ عَسى‏ أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئاً وَ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَ عَسى‏ أَنْ تُحِبُّوا شَيْئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَكُمْ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ (سوره البقرة : 216)<br />ترجمه:<br />جهاد در راه خدا، بر شما مقرر شده، در حالى كه برايتان ناخوشايند است. چه بسا چيزى را خوش نداشته باشيد، حال آنكه خير شما در آن است. و يا چيزى را دوست داشته باشيد، حال آنكه شر شما در آن است. و خدا مى‏داند، و شما نمى‏دانيد.</span></p><br><p><span style="color: #000000;">در آيه ديگر، سخني فراتر از اين دارد بدين مضمون که در چيزي که ناخوشايند شماست، اي چه بسا، خير کثير قرارداده شده است ؛</span></p><br><p><span style="color: #993366;">يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا يَحِلُّ لَكُمْ أَنْ تَرِثُوا النِّساءَ كَرْهاً وَ لا تَعْضُلُوهُنَّ لِتَذْهَبُوا بِبَعْضِ ما آتَيْتُمُوهُنَّ إِلاَّ أَنْ يَأْتِينَ بِفاحِشَةٍ مُبَيِّنَةٍ وَ عاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ فَإِنْ كَرِهْتُمُوهُنَّ فَعَسى‏ أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئاً وَ يَجْعَلَ اللَّهُ فِيهِ خَيْراً كَثِيراً (سوره النساء : 19)<br />ترجمه:<br />اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد براى شما حلال نيست كه از زنان از روى اكراه (و ايجاد ناراحتى براى آنها) ارث ببريد. و آنها را تحت فشار قرار ندهيد كه قسمتى از آنچه به آنها پرداخته‏ايد (از مهر) تملك كنيد مگر اينكه آنها عمل زشت آشكارى انجام دهند و با آنان به طور شايسته رفتار كنيد و اگر از آنها (به جهاتى) كراهت داشتيد (فورا تصميم به جدايى نگيريد) چه بسا از چيزى كراهت داريد و خداوند در آن نيكى فراوان قرار داده است.</span></p><br><p><span style="color: #000000;">بنابر اين، با اين تبيين، که پس از طرح يک مصداق و نمونه مثل جنگ، ارائه شده، توجه مخاطب عمومي به سوي اين حقيقت رهنمون مي شود که نگاه اوليه نسبت به امور ناخوشايند و خوشايند و فهم شر و خير از آنها اساسا، نگاه مطابق با واقع نيست و با مصلحت بشر فاصله دارد و سنجش </span>خوبي و بدي امور بايد تابع مصلحت و عاقبت به خيري بشر باشد و خوشايندي و ناخوشايندي امور در نگاه اوليه و سطحي، معتبر نيست و اساسا امور خوشايند و ناخوشايند در آفرينش، براي اين در نظر گرفته شده اند که بشر در مسير زندگي، مورد آزمون قرار گيرد و معلوم شود رفتار او، چقدر تابع خوشايند نفس اوست و چفدر تابع انتخاب درستي و صلاح.</p><br><p><span style="color: #000000;">پس هدف از امور ناخوشايند، پخت و پز شخصيت انساني، بشر است که در صورت پيمودن درست مسير، سوختن ها به ساختن ها تبديل مي شود و سرانجامي نيکو دارد.</span></p><br><p><span style="color: #000000;">با اين نوع بيان قرار کريم، مخاطب مي فهمد آنچه از امور ناخوشايند را بد مي پندارد، الزاما بد نيست و در حقيقت، شر به معناي امر ناخوشايند، هم موجود است و هم قابل انتساب به خداوند اما اين امور ناخوشايند، نه ، به ضرر بشر است و نه مفسده اي براي او دارد بلکه به صلاح اوست. در نهايت، شر، مساوي با ضرر دانسته نمي شود. وقتي امري در نهايت، به ضرر بشر نباشد، انتساب آن به خداوند نيز با عدالت او منافاتي ندارد.</span></p></div>محمد حسين صالح آباديtag:noktenegar.ParsiBlog.com/Posts/270/%d9%86%d9%85%d9%88%d9%86%d9%87+%d8%a7%d9%8a+%d8%a7%d8%b2+%d9%87%d8%b2%d9%8a%d9%86%d9%87%c2%ac%da%a9%d8%b1%d8%af+%d8%af%d8%b1%d8%a2%d9%85%d8%af%d9%87%d8%a7+%d8%af%d8%b1+%d8%ad%da%a9%d9%88%d9%85%d8%aa+%d9%86%d8%a8%d9%88%d9%8a+(%d8%b5)/Wed, 13 Sep 2023 16:39:00 GMTنمونه اي از هزينه¬کرد درآمدها در حکومت نبوي (ص)<div dir='rtl'><p><span style="color: #3366ff;">نمونه اي از هزينه¬کرد درآمدها در حکومت نبوي (ص)</span></p><br><p><span style="color: #000000;">پس از موفقيت مسلمانان در فتح منطقه خيبر، زمينها و باغات آنجا به غنيمت، دست مسلمانان افتاد اما از آنجا که نمي توانستند از عهده کشاورزي اين مناطق برآيند با يهوديان، قرداد بستند تا آنها به کشاورزي و باغداري بپردازند و محصول، «نصف نصف» بين مسلمانان و يهوديان تقسيم شود(مسند ابن حنبل: ج 4 ص36 ).<br /></span>پيامبر (ص) نيمه مخصوص مسلمانان را نيز به دو قسم، تقسيم کرد و قرار شد نيمي از آن، سهم جنگاوران و مجاهدان در جنگ خيبر باشد که در اين توزيع مساوي، پيامبر (ص) هم، سهمي برابر با ديگر مجاهدان داشت اما نيمه باقي مانده که 25 درصد از کل محصولات مي شد صرف هزينه هاي حکومتي مثل پرداخت صله و جوايز به وفود و هيئت هاي ديدارکننده با پيامبر (ص) مي شد . بدين ترتيب در توزيع محصولات خيبر پس از فتح ؛</p><br><p><span style="color: #000000;">- دو چهارم، به يهوديان داده مي شد که در روي زمين کار مي کردند</span></p><br><p><span style="color: #000000;">- يک چهارم بين مجاهدان تقسيم مي شد</span></p><br><p><span style="color: #000000;">- يک چهارم باقي مانده، صرف هزينه هاي حکومتي مي شد (سنن أبي داود : ج 2 ص36ح3012).</span></p><br><p><span style="color: #000000;">برنامه ديدار هيئت هاي ديدار کننده با پيامبر(ص) که به منظور بيعت با ايشان و اسلام آوردن صورت مي گرفت اين گونه بود که هيئت ها در يکي از منازل بزرگ و يا «باغ¬منزل» هاي مدينه مثل منزل« فَرْوَةَ بْنِ عَمْرٍو الْبَيَاضِيِّ» مستقر مي شدند و صحابه بزرگوار بلال حبشي، کار رسيدگي به آنها را انجام مي داد و هنگام بازگشت آنها ، بلال به نمايندگي از پيامبر (ص) از محل درآمدهاي خيبر- که اشاره شد- مبلغي را به آنها به عنوان صله و جوايز مي داد (الطبقات الكبرى: ط العلمية ج1ص 261)</span></p><br><p><span style="color: #000000;">جالب آنکه پيامبر (ص) با اين که تمام مناطق شبه جزيره عربستان حتي يمن و بحرين را در اختيار داشت در تحصيل درآمد، بر ضوابطي، پايبند بود به گونه اي که هنگام رحلت، به دليل گرفتن قرض براي رفع نياز نيازمندان ، و در دسترس نبودن بودجه لازم براساس ضوابط ، نتوانسته بود ديون خود را پرداخت کند و بدهکار بود و امير مومنان (ع) پرداخت کننده ديون ايشان بودند.</span></p></div>محمد حسين صالح آباديtag:noktenegar.ParsiBlog.com/Posts/269/%d8%b2%d8%a7%d9%88%d9%8a%d9%87+%da%af%d8%b1%d9%81%d8%aa%d9%86+%d8%a7%d8%b2+%da%a9%d8%a7%d8%b1%da%a9%d8%b1%d8%af+%d9%85%d9%82%d8%aa%d9%84%d9%8a+%d9%85%d8%b1%d8%ab%d9%8a%d9%87/Mon, 14 Aug 2023 21:07:00 GMTزاويه گرفتن از کارکرد مقتلي مرثيه<div dir='rtl'><p><span style="color: #0000ff;"><strong>زاويه گرفتن از کارکرد مقتلي مرثيه </strong></span></p><br><p><span style="color: #000000;">آنچه امروزه ما از آن با عنوان «نوحه» ياد مي کنيم اشعاري است که در سوگ سالار شهيدان سروده مي شود و در گذشته بدان «مرثيه» گفته مي شد. مرثيه، به اشعاري گفته مي شد که شاعر در آنها به واقعه عاشورا گريز مي زد و بخش هاي رقت انگيز آن را به نحوي گزارش مي کرد و تلاش مي کرد با آميختن احساس بدان ، احساسات و ترحم مخاطبان را نسبت به مصيبت و غم پديد آمده، برانگيزاند که پيامد آن، نوحه و زاري و گريه شنوندگان بود.</span></p><br><p><span style="color: #000000;">مرثيه ‏سرايى با راهيابى به دستگاه عزادارى امام حسين ‏عليه السلام در كنار ستايش شهداى كربلا، کارکرد مقتلي نيز يافت. توصيف واقعه عاشورا و مصايب پديد آمده در اين حادثه از نحوه شهادت تا تشنگى و اسارت و قساوت دشمنان در قالب شعر به تصوير كشيده شد بلكه به مرور يکي از كاربردهاي رايج مرثيه ، بيان وقايع نهضت عاشورا گشت. در برخي متون حديثي از مرثيه به عنوان ابزارى براى فهميدن واقعه عاشورا (مقتل )ياد شده است مانند روايت «سفيان بن مصعب» که در آن امام صادق (ع) به هنگام آماده شدن سفيان بر اي مرثيه خواني مي فرمايد به ام فروة (دختر امام صادق) بگوييد بيايد و بشنود که چه بر سر جدش آمده است . اين سخن نشان از آن دارد که مرثيه در جهت تبيين وقايع عاشورا به کار مي رفته است(الكافي : ج 8 ص 216 ح 263 ) . بدين جهت است که گاه از آن با عنوان «مقتل الحسين» ياد شده است مانند گزارش ابن کثير از مرثيه خواني سبط ابن جوزي( البداية والنهاية :ج 13 ص 194 ).</span></p><br><p><span style="color: #000000;">اين نوع کارکرد مرثيه، در کنار رواياتي که بر خواندن شعر و گرياندن جمع، تأکيد دارند <span style="font-family: arial, helvetica, sans-serif;">( </span></span><span style="font-family: arial, helvetica, sans-serif;">ثواب الأعمال : ص 109 ح 2 ، كامل الزيارات : ص 209 ح 298)</span>گوياي اين حقيقت است که هدف از سرودن شعر مرثيه، «برپايي سوگ حسيني» است و مرثيه اي که در اين راستا سروده شده باشد مورد تأييد ائمه معصومان (ع) و داراي اجر و ثواب بيان شده در اين روايات است.</p><br><p><span style="color: #000000;">بدين ترتيب اشعار نوحه و مرثيه، در صورتي که اقامه سوگ مي کنند ارزش يادشده را دارند و در غير اين صورت، زير مجموعه عناوين ديگري قرار مي گيرند. </span></p><br><p><span style="color: #000000;">بنابر اين زاويه گرفتن اشعار نوحه ها، از کارکرد يادشده ، تأمل برانگيز است. اشعاري که به جاي تمرکز بر مصيبت عاشورا جهت تحريک احساسات، بر امور ديگري نظر دارند از رسالت مرثيه فاصله گرفته اند مانند اشعاري که در توصيف زيبايي چشمان حضرت ابوالفضل يا عشق ورزيدن به سرور شهيدان يا ارزشمندي روضه و چاي روضه، سروده شده است . اين نوع اشعار به نوعي منقبت خواني يا تغزل نسبت به شخصيت هاي عاشورا به شمار مي آيند و در جاي خود ارزشمندند اما تناسبي با اقامه سوگ ندارند و در برپايي آيين سوگواري ، نقشي ايفا نمي کنند.</span></p><br><p><span style="color: #000000;">مروري دوباره به مجموعه روايات سوگواري اباعبدالله الحسين (ع) حکايت از آن دارد که براي اشعار مرثيه و نوحه، رسالتي تعريف شده که شيفتگان اهل بيت (ع) بايد بدان پايند باشند و گر نه از نقشه راهي که ائمه (ع) براي مرثيه ترسيم کرده اند، عدول کرده و حرمت آن را نگه نداشته اند.</span></p><br><p><span style="color: #000000;">اميد آنکه تمام رفتارهاي برپاکنندگان مراسم سوگواري حسيني، با رفتار يک سوگوار، تناسب و همسويي داشته باشند به نحوي که وقتي يک غريبه و ناظر بيروني آنها را مي بيند از آنها، سوگواري بفهمد.</span></p></div>محمد حسين صالح آباديtag:noktenegar.ParsiBlog.com/Posts/268/%d8%af%d9%84%da%af%d9%88%d9%8a%d9%87/Sun, 13 Aug 2023 14:33:00 GMTدلگويه<div dir='rtl'><p><span style="color: #000000;"><strong><span style="color: #0000ff;">دلگويه اي خطاب به امام سجاد عليه السلام به مناسبت سالروز شهادتشان</span></strong></span></p><br><p><br><p><span style="color: #000000;"><strong>اي نهاده بنيان هدايت، پس از ويراني </strong></span></p><br><p><span style="color: #000000;"><strong>اي يراکنده نور هدايت به بحر ظلماني </strong></span></p><br><p><span style="color: #000000;"><strong> </strong></span></p><br><p><span style="color: #000000;"><strong>اي گرفته سکان هدايت به بحر طوفاني <br /> اي گرفته بيرق هدايت ، به امر رحماني </strong></span></p><br><p><span style="color: #000000;"><strong> </strong></span></p><br><p><span style="color: #000000;"><strong>اي شکسته هيبت باطل به کاخ دولتش</strong></span></p><br><p><span style="color: #000000;"><strong>اي شکسته صولت قاتل در عين قدرتش</strong></span></p><br><p><span style="color: #000000;"><strong> </strong></span></p><br><p><span style="color: #000000;"><strong>اي کِشته، بذر تعالي، در خاک سرنوشت</strong></span></p><br><p><span style="color: #000000;"><strong>اي رشته انوار الهي، بر کوي بهشت </strong></span></p><br></p></div>محمد حسين صالح آبادي