سفارش تبلیغ
صبا ویژن

نکته نگار

پرسش و پاسخ کوتاه در باره نهضت عاشورا

پرسش و پاسخ کوتاه در باره نهضت عاشورا
سوال:
زیارت قبر مطهر امام حسین(ع) از چه زمانی آغاز شد و در طول تاریخ چه تغییراتی یافته است؟
جواب
نخستین  زیارت امام حسین (ع) بنابر قول مشهور زیارت جابر و اهل بیت در اربعین است اما گویا پیش از این جریان , عبید الله بن حر بر سر مزار شهدا حاضر شده است . او از کسانی است که به تقاضای کمک امام حسین (ع) جواب منفی داد اما پس از فاجعه عاشورا پشیمان شد و بر سر مزار شهدا حاضر شد ومرثیه ای سرود و بر آن شهیدان گریست .طبق برخی نقلها , امام سجاد (ع) نیز از مدینه به طور مخفی به کربلا سفر می کرد . حضور توابین و مختار بر سر مزار وگریه و زاری برای آن امام از دیگر گزارش های رسیده در باره زیارتها در سده اول هجری است . تعبیر امام صادق (ع) بر این که شنیده ام گروهی بر سر مزار امام حاضر می شوند و به خواندن قرآن و مرثیه خوانی و گریه و زاری می پردازند به نوعی بیانگر کیفیت زیارت های آن دوران است  . عزیمت زائران در مناسبت های خاص چون روز عاشورا ,عرفه و نیمه شعبان بیش از سایر مواقع بوده است . ائمه (ع) برای آنکه زیارت به شکل درست و مناسب انجام گیرد توصیه های گوناگونی دارند که در آنها به آداب و نحوه زیارت و تنوع آن توجه نشان داده اند . این توصیه ها و متون زیارت نامه هایی که از سوی ائمه (ع) تبیین شده و می توان آنها را مرامنامه  شیعه در زیارت دانست در تعیین نوع رفتار زائران نقش اساسی ایفا کرد. از آنجا که شیعیان در زیارت ائمه و به خصوص زیارات امام حسین(ع) دارای مرامنامه مشخص بودند رفتار آنها در زیارت تغییرات چندانی نداشته است البته باید توجه داشت که تغییر و تحول در نحوه زندگی و فرهنگ نسلها و تغییرات در بنای مرقد و حرم شریف آن امام شهید , تغییراتی را در نحوه رفتار زائران باعث می شده است .
سوال:
 برخی از کارشناسان در مورد نداشتن آب در کربلا اظهار شک و تردید کرده اند و یا  برخی معتقدند با کندن چند متر می شد به آب رسید، نظر شما در این باره چیست؟
جواب
منابع گوناگون تاریخی از بستن آب بر روی سپاه امام خبر داده اند و خبر وجود عطش در روز عاشورا به صورت مکرر و متواتر در منابع تاریخی آمده است . ضمن آنکه باید توجه داشته باشیم اگر می شد با کندن زمین و حفر چاه به آب رسید دشمن اقدام بدین کار نمی کرد زیرا در این حالت بستن مسیر شریعه کاری بیهوده و خلاف شگردهای نظامی بوده است . افزون بر این مطلب , رملی بودن و ریزش خاک به هنگام کندن چاه , مانع از این کار می شد.
البته آب از روز هفتم بسته شد و تا روز دهم گروهی از سپاه امام (ع) با حمله به نگهبانان شریعه آنان را از آب دور کردند و مشکهای خود را پر کردند اما با افزوده شدن به شمار نگهبانان , امکان برداشت آب از بین رفت و ذخیره آب در روز عاشورا تمام شده بود و هر چقدر به ساعات روز  اضافه می شد هوا گرمتر و افراد تشنه تر می شدند از این رو آخرین شهدا یعنی امام و نزدیکانشان بیش از اصحابی که در آغاز صبح نبرد شهید شدند تشنگی کشیدند.
به نظر می رسد این سخن  برخی از کارشناسان , متاثر از گزارش مقتل خوارزمی (ج 1 ص 244) بیان شده که نوشته است :
تشنگى، به {امام }حسین علیه السلام و یاران همراهش، فشار آورد. حسین علیه السلام، تیشه‏اى را بر گرفت و به پشت خیمه زنان آمد و نوزده گام به سوى قبله برداشت و آن جا را حفر کرد. چشمه آب شیرینى از آن جا بیرون زد. حسین علیه السلام و همراهانش، همگى از آن نوشیدند و مَشک‏هایشان را پُر کردند. سپس، چشمه [در دلِ خاک‏] فرو رفت و هیچ اثرى از آن، دیده نشد.  [خبر] این اتّفاق به عبید اللّه رسید. به عمر بن سعد نوشت: «به من خبر رسیده که حسین، چاه حفر مى‏کند و به آب مى‏رسد و او و یارانش، آب مى‏نوشند. بنگرکه چون نامه‏ام به تو رسید، تا آن جا که مى‏توانى، از حفر چاه به وسیله آنان، جلوگیرى کن و بر آنان، سخت بگیر و مگذار که قطره‏اى آب بنوشند.
همان گونه که از این گزارش پیداست عنایت خبر بر اعجاز در این حادثه است . اشکال این گزارش , این است که اگر این اتفاق به اعجاز بوده قاعدتا کسی نمی توانسته از آن ممانعت کند .
حتی اگر این گزارش را نیز بپذیریم باز تاکید دارد که پس از این اقدام امام دشمن هوشیار شده و از کندن چاه نیز ممانعت کرده است . در هر صورت باز هم نبود آب و تشنگی در روز عاشورا تایید می شود .
سوال :
حضرت زینب(س) خطاب به امام حسین(ع) می فرماید: ای شهید دوشنبه! این عبارت و خطاب دارای چه بار معنایی است و هدف آن حضرت از این عنوان چه بوده است؟
جواب :
سخنی که شما نقل کردید در منابع معتبر و کهن تاریخی نقل نشده و فقط در کتاب لهوف سید بن طاووس(ص 180)،  در گزارش حالات حضرت زینب (س) پس از شهادت امام حسین (ع) به گونه دیگر آمده است . در این کتاب , ابتدا گزارشی از ندبه , گریه و سخنان ایشان آمده که در آن , سخنی از روز دوشنبه نیست اما در ادامه  نقل قول دیگری از ندبه و گریه حضرت زینب (س) , بدین شکل آمده است ؛
«...و در برخى نقل‏ها [آمده است که گفت‏]: «وا محمّدا! دخترانت اسیر گشته‏اند، فرزندانت قطعه قطعه شده‏اند.... پدرم فداى آن که لشکرش روز دوشنبه به تاراج رفت! پدرم فداى آن که طناب‏هاى خیمه‏اش را گُسستند! ...»
پس اولا ؛ جناب سید بن طاووس نیز این گزارش را ضعیف دانسته و از تعبیر «...و در برخى نقل‏ها آمده است که گفت‏:..» استفاده کرده است .
ثانیا ؛ عبارت « پدرم فداى آن که لشکرش روز دوشنبه به تاراج رفت!» آمده که با آنچه شما گفتید یعنی «شهید دوشنبه» تفاوت دارد .
ثالثا ؛ در کتاب مناقب ابن شهر آشوب نیز این گزارش نقل شده اما در آن تعبیر « ای کسی که لشکرگاهش غارت شده » آمده است (بِأَبِی مَنْ مُعَسْکَرُهُ نَهْباً ) و هیچ سخنی از روز دوشنبه نیست .(مناقب آل ابی طالب ج 4 ص 113) به نظر می رسد نقل مناقب صحیح تر و محکم تر باشد .
رابعا؛ بنابر نقل مشهور , روز عاشورا و روز شهادت ایشان روز جمعه بوده و تنها برخی منابع آن را روز دوشنبه دانسته اند .
بنابر این اصل انتساب این سخن (ای شهید روز دوشنبه ) به حضرت زینب (س) محل تامل است و با فرض صحت نیز تعبیری است احساسی برای بیان حادثه که به آداب و رسوم عرب در مرثیه سرایی ها بر می گردد و اشاره به روز حادثه نقش محوری ندارد .

 


عزاداری امام حسین ع از چه زمانی آغاز شد؟

سوال:
عزاداری امام حسین(ع) از چه زمانی آغاز شد، کیفیت آن چگونه بوده است؟
جواب :
عزاداری امام حسین (ع) در آغاز , دو مرحله مهم را پشت سر گذاشته است که عبارتند از :
1. مرحله نخست سوگواری به شکل متعارف سوگواری ها بوده یعنی همانگونه که با از دست رفتن هر عزیزی ,خاندانش به سوگ می نشینند و در داغ عزیزشان می گریند خانواده و وابستگان امام حسین (ع) نیز چنین کردند با این تفاوت که به خاطر جایگاه اجتماعی امام (ع) و نسبتش با پیامبر (ص) سوگواری ایشان به میان دیگر مردمان و صحابه و تابعین نیز کشیده شد . این سوگواری که می توان از آن به سوگواری شخصی و متعارف یاد کرد از عصر روز عاشورا توسط خانواده امام (ع) شروع و در مسیر اسرای اهل بیت (ع) در کوفه و شام و سپس در مدینه ادامه یافت . این سوگواری در سال نخست در طول سال در جریان بود و از این رو بدین سال «عام الحزن » گفته اند و در چند سال اول نیز در سالروز حادثه مراسم سوگواری برپا می شد. برخی رفتارهای این نوع سوگواری مانند خودداری از سرمه و خضاب تا هنگام مرگ قاتلان شهدای کربلا در قیام مختار ادامه یافت . این نوع سوگواری از لحاظ کیفیت مانند دیگر سوگواری های متعارف آن روزگار جامعه عرب بود و رکن اصلی آن مرثیه خوانی در مجلس اقامه ماتم بود.
 2. مرحله دوم سوگواری در حقیقت مرحله آغاز سوگواری آیینی برای امام حسین (ع) است . در این مرحله بود که اهل بیت از امام سجاد (ع) تا امام رضا (ع) مراحل تاسیس تا تکمیل و توسعه سوگواری آیینی را به عهده گرفتند . این مرحله پس از کشته شدن قاتلان شهدای کربلا و تمام شدن سوگواری شخصی و متعارف خاندان امام (ع) شروع می شود .
در توضیح این مطلب باید عرض کنم که بنابر سنت عرب , مراسم سوگواری کشته شدگان تا انتقام از قاتل به تاخیر می افتاد تا حس انتقام زنده بماند و به مرگ قاتل بینجامد و پس از انتقام از قاتل بود که برای عزیزشان سوگواری می کردند و ماجرا خاتمه می یافت . در ماجرای شهادت امام حسین(ع) شاهدیم که پس از قیام مختار و کشته شدن قاتلان شهدای کربلا , این روند از سوی خاندان و وابستگان به همان شکل سنت عربی تمام می شود اما ائمه(ع) سوگواری آیینی را به صورت یک آیین دینی همیشگی , پی ریزی کردند(ثواب الاعمال ص 108 ح 1و کامل الزیارات ص 201 ح 285 ) . امام سجاد (ع) در تاسیس این آیین دینی , کار زمینه سازی را به عهده داشتند. سیره عملی ایشان در یادکرد پیوسته حادثه عاشورا و گریه بر شهدای کربلا و توصیه دیگر مومنان به گریه بر امام حسین (ع) و بیان این که سوگواری برای ایشان امری دینی است و دارای ثواب اخروی و بهرمندی از نعمت های بهشتی است همه و همه در این راستا بودند.
روایات و گزارش های رسیده از امام باقر (ع) تا امام رضا (ع) گویای این حقیقتندکه آن بزرگواران در صدد تأسیس این آیین بوده اند . از سیره عملی و از لابلای توصیه های گوناگون این امامان بزرگوار شیوه مورد تایید ائمه (ع) در سوگواری آیینی امام حسین (ع) نیز قابل برداشت است .
کیفیت سوگواری در مراحل آغازین
از مجموع این روایات چنین بر می آید که از شیعیان خواسته شده همانند سوگواری های متعارف برای درگذشت عزیزانشان برای امام حسین (ع) سوگواری کنند .
رکن اصلی مجالس سوگواری در جامعه آن روزگار عرب , خواندن اشعار مرثیه در سوگ متوفی بود .مرثیه در اصل به معنى «به رحم در آمدن دل و دلسوزى  و شفقت براى دیگرى است»  و از آن جا که معمولا در آیین سوگوارى عرب، افراد با سرودن اشعارى که در بر دارنده ستایش متوفى بوده، شفقت و دلسوزى و رقت قلب خود را نسبت به فرد متوفی نشان مى‏دادند، به این گونه اشعار مرثیه گفتند .
تأثیر آشکار مرثیه در تحریک احساسات و برانگیختن دیگران به بروز واکنشهاى سوگوارانه و گریه را نمى‏توان نادیده گرفت و از این رو یکى از شیوه‏هاى نقش آفرین در جان بخشى به مجلس سوگوارى و شدت بخشیدن به آن، است و به نوعى در خدمت دیگر شیوه‏ها به خصوص گریه است .
 ائمه (ع) با توجه به این کارکرد مرثیه با ارج نهادن به مرثیه سرایى‏ها ومرثیه خوانى هاى عصر خویش و تاکید و توصیه بیشتر ، آن را درون سازمان نوبنیاد سوگوارى سید الشهداء جا دادند و در هنگامه تاسیس و چینش ساختار عزادارى، براى آن جایگاه بلند و ارزشمندى، تعریف کردند . این تدبیر در کنار ماهیت تأثرانگیز و جان‏گداز حادثه عاشورا ، این نتیجه را در پى داشت که شاهد ، مرثیه‏هاى سرایى‏هاى  فراوان در قرن‏ها و نسل‏هاى بعد باشیم .

 


تاثیر عاشورا بر فرهنگ شیعیان و مسلمانان

عاشورا چه تأثیری بر فرهنگ شیعیان و نیز مسلمانان داشته است؟
جواب :
مهمترین تاثیر عاشورا , حفاظت از اندیشه امامت و غدیر با حمله به مشروعیت نظام خلافت است که در آن حاکم به هرشکلی حتی سلطنت می توانست به حکومت برسد . این مطلب نیازمند توضیح است که عرض می کنم .
توده مردم و حتی شخصیتهای مطرح در جامعه اسلامی , خلافت و مشروعیت دینی را امری یگانه و به هم پیوسته می دانستند و همه کارهای حکومت را عین دین می دانستند از این رو سرنوشت دین نیز در اختیار حکومتی قرار گرفته بود که با موروثی شدن پس از معاویه و به قدرت رسیدن یزید رو به انحطاط کامل می رفت از این رو بود که امام حسین (ع) فرمودند : حال که امّت به فرمان‏روایى چون یزید گرفتار آمده , باید فاتحه اسلام را خواند
(وعَلَى الإِسلامِ , السَّلامُ إذ قَد بُلِیَتِ الامَّةُ بِراعٍ مِثلِ یَزیدَ.  الفتوح ج 5 ص 17).
قیام امام (ع) به هدف اصلاح امت جدش صورت گرفت (إنَّما خَرَجتُ لِطَلَبِ النَّجاحِ وَالصَّلاحِ فی امَّةِ جَدّی‏ . الفتوح: ج 5 ص 21) و دارای کارکرد دوگانه بود اگر پیروز می شد امت را به همان مسیری که جدش پیامبر اعظم (ص) راهبری کرد,  هدایت می کرد و اگر منجر به شهادت می شد -که چنین هم شد – مشروعیت را از چنین حکومتی می گرفت و  مانع از حاکمیت کامل باطل بر تمام گستره حق می شد . عاشورا فریاد علیه انحراف در حاکمیت جامعه اسلامی و لزوم برگشت به غدیر بود و انرژی متراکم و قابل دسترسی , برای تمام نسلها فراهم کرد و این گونه بود که اکثر قیامها با بهره گیری از نهضت عاشورا علیه امویان و عباسیان شکل گرفتند . پیام تمام این قیامها همان پیام قیام عاشورا بود یعنی عدم مشروعیت این حکومتها و منحرف شدن حاکمیت از مسیر اصیلی که پیامبر اکرم (ص) تعیین کرده بودند . بنابر این عاشورا بیش از هر امر دیگری به اندیشه امامت و راهکار غدیر که رکن اصلی تفکر شیعی است کمک کرد و زمینه رشد تشیع را فراهم کرد و زنگ خطر را برای تمام مسلمانان به صدا در آورد . قیام مردم مدینه علیه یزید نمونه ای از  این تاثیرات است . تقویت روحیه نهی از منکر با هزینه های بالا و تقویت روحیه ظلم ستیزی از دیگر تاثیرات عاشوراست.

 


چند پرسش و پاسخ در باره عزاداری 2

سوال:
چه رابطه ای میان شهادت امام حسین(ع) و حکومت الهی حضرت مهدی موعود وجود دارد؟ شنیده ایم که موقع شهادت امام حسین(ع) با توجه به اینکه ولی خدا می خواست به شهادت برسد و عالم و ملائکه و جنیان در تب و تاب یاری رساندن ولی خدا بودند اما خداوند تصویری از آخرالزمان و حضور امام زمان را به ملائکه نشان داد. ائمه(ع) نیز در بیانات خود به گونه ای از ظهور امام مهدی(عج) سخن می گویند و در حسرت دیدن حاکمیت ایشان بر زمین هستند که گویی آن بزرگوار منتقم خون امام حسین(ع) و تنها محقق کننده هدف امام حسین (ع) است که می خواستند حکومت عدل را برقرار کنند؟ آیا این برداشت با توجه به منابع حدیثی درست است؟
جواب
قیام امام حسین (ع) علیه انحراف در حاکمیت جامعه اسلامی صورت گرفت و به قصد اصلاح این انحراف و مفسده بزرگ انجام گرفت که در صورت موفقیت جامعه بشری را به همان مسیر شریعت محمدی رهنمون می شد امری که خواست نهاد امامت و جریان غدیر بود . با شهادت امام حسین (ع) هر چند این اصلاح فوری صورت نگرفت اما قیام هدف اصلاحی جایگزینی داشت و آن ضربه زدن به مشروعیت نظام حکومتی خلافت و بازکردن راهی برای بازگشت جامعه بشری به ساختار امامت و رهبری معصوم, (ع) یعنی امام مهدی (عج) در آینده ای دورتر .
 این حرکت اصلاحی , به صورت تدریجی و با همراهی مولفه هایی چون حضور و تلاش امامان معصوم (ع) دیگر  زنده نگه داشتن یاد امام حسین(ع) و واقعه عاشورا (که فریادگر این انحراف بزرگ است ) از طریق عزاداری و زیارت قبر آن امام مظلوم , صورت گرفت .
بدین ترتیب متوجه می شویم که چرا امام مهدی (ع) منتقم واقعی جریان کربلا دانسته شده است این در حالی است که می دانیم مختار شش سال بعد از حادثه کربلا از قاتلان انتقام گرفت ولی باز ائمه (ع) تاکید کرده اند که حضرت ولی عصر (عج) منتقم کربلاست . این به خاطر آن است که امام مهدی (ع) انحراف در حاکمیت را از بین می برد و رهبری جامعه در دست معصوم (ع) قرار می گیرد و حاکمیت از اهل باطل گرفته می شود و این همان کاری بود که امام حسین برایش قیام کرد . بنابر این امام مهدی (ع) در پی زمینه سازی های نهضت عاشورا و تلاش فرهنگی ائمه دیگر , فرصت پیدا می کند تا جامعه را به مسیر غدیر و مدیریت شایستگان بازگرداند.


چند پرسش و پاسخ در باره عزاداری 1

 چند پرسش در باره عزاداری امام حسین و پاسخ آنها(1)
در این یادداشت به یک پرسش متداول , به صورت مختصر و گذرا پاسخ می دهیم .
سوال:
طبق روایات و احادیث به چه نوع عزاداری هایی سفارش شده است؟ هم از جنبه کیفیت و هم هنری، کمی، سبک و زمان آن؟
جواب
از سیره عملی ائمه و مجموعه سفارش های آن بزرگواران امور گوناگونی قابل برداشت است که جهت اختصار به برخی از آنها اشاره می کنیم :
- ائمه (ع) از مردم می خواستند مصیبت امام حسین (ع) را تازه بدانند و همانند مصیبت عزیز تازه درگذشته خود , برای ایشان سوگواری کنند با همان شیوه متداول در سوگواری های جامعه عرب. از این رو می توان گفت هر جامعه و ملتی می تواند با آداب و رسوم ویژه سوگواری های جامعه خودش برای امام حسین (ع) نیز سوگواری کند البته باید توجه داشت که سوگواری عاشورا  یک آیین دینی است و نمی تواند در قالب و شکلی اجرا شود که با آموزه های دین مغایرت داشته باشد . بنابر این هر آنچه که بر اساس دیگر آموزه های دینی امری حرام دانسته شده نباید در عزاداری امام دیده شود .
- داشتن برنامه جهت یاد کرد مصیبت امام حسین‏علیه السلام حتى به صورت فردى  .
- یاد مصیبت ایشان به هنگام نوشیدن آب .
- ارزشمندى داشتن «حالت گریه»  در هنگام ذکر مصیبت  حضرت . (ثواب الأعمال : ص 109 ح 2 ، کامل الزیارات : ص 209 ح 298 )
- استفاده از هنر شعر در بیان مصیبت .( رجال الکشّی : ج 2 ص 574 ح 508  )
 - تشکیل مجالس خانگى جهت ذکر مصیبت و حضور بانوان در این گونه مجالس با رعایت مسایل شرعی و رعایت حریم بین زن و مرد .
 - تعزیت گفتن حضار به یکدیگر در مجالس عزاداری امام حسین (ع) به عنوان یکی از آداب مجالس ذکر مصیبت، به همان شکلی که در مجالس سوگواری متعارف است و به صاحب عزا تعزیت و تسلیت می گویند.
 - مرثیه خوانى براى حضرت به صورت حزین و تأثرانگیز .
 - گریستن بر امام حسین‏علیه السلام در مواردى که براى انسان امر گریه آورى و حادثه غمباری پیش مى‏آید (عیون أخبار الرضا ج 1 ص 299 ح 58).
 - حضور بر سر مزار آن حضرت در زمان‏هاى مختلف و مرثیه سرایى در آنجا و گریه براى حضرت .( کامل الزیارات : ص 537 ح 829)
  - اهمیت دادن به ماه محرم .
 - با آغاز محرم به استقبال روز عاشورا رفتن با حزن و اندوه .
 - به اوج رسیدن اندوه و سوگوارى در روز عاشورا .
 - اهمیت دادن ویژه به این روز به جهت آن که عظیم‏ترین مصیبت اتفاق افتاده است و روز مصیبت و اندوه دانستن این روز .
 - در صورت امکان حاضر شدن بر سر مزار حضرت در کربلا.
 - آغاز این روز با سلام بر امام و لعن قاتلان و نماز براى ایشان و سپس گریه و اقامه ماتم در منازل و اظهار جزع و گریه وزارى به صورت جمعى در صورتى که امکان حضور بر سر مزار نیست .( مصباح المتهجّد : ص 782)
 - تعطیل کردن این روز .
- همانند شدن به صاحبان عزا از جهت پوشش در این روز  .
 - خوددارى از لذایذ و آشامیدن و خوردن تا به هنگام غروب و سپس تغذیه با غذایى اندک همان گونه که اهل مصیبت چنین می کنند.
 


قربانی بزرگ

قربانی بزرگ روز عاشورا
در این یادداشت تفسیر امام رضا (ع) از ذبح عظیم در قرآن کریم , مورد توجه قرار گرفته است ایشان می فرمایند در ماجرای قربانی کردن اسماعیل  منظور از ذبح عظیم امام حسین (ع) است که به جای ذبح اسماعیل پذیرفته شدند .در این تفسیر نکته قابل تاملی وجود دارد که پس از نقل آیات مربوطه و تفسیر امام رضا(ع) از آن , خواهد آمد . در پایان نیز متن اصلی حدیث امام رضا (ع) آمده است .
قرآن کریم در سوره صافات (آیات 100- 111) قبل از پرداختن به ماجرای قربانی اسماعیل به در خواست ابراهیم از خدا برای اعطای فرزندی صالح اشاره کرده و از پاسخ خداوند به او و این که فرزند بردباری به تو عطا خواهیم کرد سخن گفته است (رَبّ‏ِ هَبْ لىِ مِنَ الصَّالِحِینَ فَبَشَّرْنَاهُ بِغُلَامٍ حَلِیمٍ ) و آنگاه می فرماید :
فَلَمَّا بَلَغَ مَعَهُ السَّعْىَ قَالَ یَابُنىَ‏َّ إِنىّ‏ِ أَرَى‏ فىِ الْمَنَامِ أَنىّ‏ِ أَذْبحَُکَ فَانظُرْ مَا ذَا تَرَى‏  قَالَ یَأَبَتِ افْعَلْ مَا تُؤْمَرُ  سَتَجِدُنىِ إِن شَاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّابرِِینَ فَلَمَّا أَسْلَمَا وَ تَلَّهُ لِلْجَبِینِ وَ نَادَیْنَاهُ أَن یَإِبْرَاهِیمُ قَدْ صَدَّقْتَ الرُّءْیَا  إِنَّا کَذَالِکَ نجَْزِى الْمُحْسِنِینَ إِنَّ هَاذَا لهَُوَ الْبَلَؤُاْ الْمُبِینُ وَ فَدَیْنَاهُ بِذِبْحٍ عَظِیمٍ وَ تَرَکْنَا عَلَیْهِ فىِ الاَْخِرِینَ سَلَامٌ عَلىَ إِبْرَاهِیمَ کَذَالِکَ نجَْزِى الْمُحْسِنِینَ إِنَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُؤْمِنِینَ .(آیات 102- 111)
ترجمه {ترجمه آقای مکارم }
هنگامى که با او به مقام سعى و کوشش رسید، گفت: «پسرم! من در خواب دیدم که تو را ذبح مى‏کنم، نظر تو چیست؟» گفت «پدرم! هر چه دستور دارى اجرا کن، به خواست خدا مرا از صابران خواهى یافت!» هنگامى که هر دو تسلیم شدند و ابراهیم جبین او را بر خاک نهاد ... او را ندا دادیم که: «اى ابراهیم! آن رؤیا را تحقق بخشیدى (و به مأموریت خود عمل کردى)!» ما این گونه، نیکوکاران را جزا مى‏دهیم! این مسلّماً همان امتحان آشکار است!
ما ذبح عظیمى را فداى او کردیم، و نام نیک او را در امّتهاى بعد باقى نهادیم! سلام بر ابراهیم! این گونه نیکوکاران را پاداش مى‏دهیم! او از بندگان باایمان ما است!
چنانکه در این آیات آمده خداوند صریحا بیان می فرماید ما نخواستیم اسماعیل قربانی شود و قربانی بزرگی را فدای او کردیم . از سوی دیگر تامل در ماجرای قربانی کردن یک گوسفند در قربانگاه با تعبیر قرآن سازگاری ندارد و ذبح گوسفند نمی تواند شایسته ذبح عظیم باشد حتی اگر آن را از عالم غیب آورده باشند .
در روایتی که از امام رضا (ع) نقل شده منظور از ذبح عظیم در آیه که به عنوان عوض و فدایی ذبح اسماعیل بیان شده , وجود مبارک امام حسین (ع) دانسته شده  است . به نظر می رسد در این تفسیر و تطبیق امام (ع) نکته ای نهفته است که ما پس از نقل ترجمه حدیث بدان خواهیم پرداخت .
ترجمه حدیث :
وقتى خداوند به ابراهیم علیه السلام دستور داد که به جاى اسماعیل، گوسفندی را که خداوند برایش فرستاده، سر ببُرد، ابراهیم آرزو کرد که کاش واقعا اسماعیل را با دست خودش قربانی کرده بود و مأمور نشده بود که آن گوسفند را به جاى پسرش سر ببرد تا قلبش دچار همان اندوه و جراحتی شود که قلب پدرِ «فرزند قربانی کرده » دچار می شود و بدین وسیله استحقاق بالاترین درجه ثواب بر مصیبت را پیدا کند. از این رو بود که خداوند به او چنین وحی فرمود : اى ابراهیم! محبوب‏ترین بنده‏ام در نزد تو کیست؟ گفت: خدایا ! نزد من، آفریده‏اى محبوب‏تر از حبیبت محمّد صلى الله علیه و آله نیافریده‏اى.
خداوند متعال به او وحى کرد: آیا او نزد تو محبوب‏تر است، یا خودت؟
گفت: او، نزد من، از خودم محبوب‏تر است.
فرمود: فرزند او، پیش تو محبوب‏تر است، یا فرزند خودت؟
گفت: فرزند او.
فرمود: سر بریده شدن فرزند او از سرِ ستم به دست دشمنانش، برایت دردناک‏تر است، یا سر بریده شدن فرزندت به دست خودت و در راه طاعت من؟
گفت: پروردگارا! سر بریده شدن فرزند او به دست دشمنانش، برایم دردآورتر است.
فرمود: اى ابراهیم! گروهى که خود را امّت محمّد مى‏پندارند، پسرش حسین را پس از او، از سرِ ستم و دشمنى مى‏کشند، همان گونه که قوچ را سر مى‏برند و با این کار ، گرفتار خشم من مى‏شوند.
ابراهیم علیه السلام، به خاطر آن، بى‏تابى کرد و قلبش به درد آمد و شروع به گریستن کرد.
خداوند، وحى فرستاد که: اى ابراهیم! من بى‏تابى‏ات را بر پسرت اسماعیل اگر او را با دست خود، سر مى‏بریدى، با بى‏تابى‏ات بر حسین و کشته شدنش، جایگزین کردم و بالاترین درجه دریافت کنندگان ثواب بر مصیبت‏ها را براى تو مقرّر نمودم. این، همان سخن خداوند است که فرمود : « ما ذبح عظیمى را فداى اسماعیل کردیم و از قربانی شدن نجات یافت»
نکته
چنانکه از این حدیث پیداست خداوند در عوض اسماعیل به فدایی و قربانی بزرگی, راضی شد و اسماعیل از قربانی شدن رهایی یافت و آن قربانی بزرگ کسی نیست جز حضرت سید الشهدا .
در این جا لازم است به مقایسه شرایط دو قربانی بپردازیم تا روشن شود چرا خداوند به قربانی شدن دومی راضی شد و از قربانی شدن اولی گذشت .
در دوران اسماعیل قربانی کردن صرفا امری بود بین خانواده ابراهیم و خداوند و ثمره چندانی در سرنوشت دیگران نداشت و صرف عبادت و بندگی محض برای این خاندان بود . ضمن آنکه اگر این قربانی برای اسماعیل اتفاق می افتاد تبدیل به یک سنت در بین موحدان می شد و دیگران نیز بدین کار اقدام می کردند همان گونه که در معابد برخی اقوام بت پرست و مشرک ,چنین قربانی هایی صورت می گرفت .
در ماجرای امام حسین (ع) حرکتی علیه جبهه باطل صورت گرفت تا حاکمیت باطل بر اجتماع سلب شود و جامعه اسلامی و به تبع آن دیگر جوامع , اصلاح شوند . بدیهی است قربانی شدن در این مسیر کارکرد اصلاحی در سرنوشت کل بشریت دارد و تبدیل شدنش به الگو و اسوه و پیدایش سنت قیام علیه مفاسد کلان اجتماعی , آثار پر برکت و ماندگاری دارد و چنین هزینه ای را توجیه می کند .
پس شاید بتوان گفت خداوند هزینه کردن از جانها را وقتی می پذیرد که تاثیری در سرنوشت دیگران داشته باشد و به گونه ای برای آنها حیات ایجاد کند چه حیات مادی و چه معنوی. از این روست که جان فشانی شهدا در نزد خدا ارزش بسیار زیادی دارد و سبب نزدیکی آنان به خدا می شود و به یک معنا قربانی کردن جانشان پذیرفته شده و مقرب شده اند.
-  نکته دیگر در مقایسه این دو قربانی آنکه در هر دو , بریده شدنِ سر و ذبح , مطرح است امام رضا (ع) در روایت دیگری نیز به ریان بن شبیب می فرمایند :
اگر براى چیزى گریه مى‏کنى، براى حسین بن على بن ابى طالب علیه السلام گریه کن. او همانند گوسفند، سر بُریده شد و هجده مرد از خانواده‏اش همراه او کشته شدند. (یَابنَ شَبیبٍ! إن کُنتَ باکِیا لِشَی‏ءٍ فَابکِ لِلحُسَینِ بنِ عَلِیِّ بنِ أبی طالِبٍ علیه السلام، فَإِنَّهُ ذُبِحَ کَما یُذبَحُ الکَبشُ، وقُتِلَ مَعَهُ مِن أهلِ بَیتِهِ ثَمانِیَةَ عَشَرَ رَجُلًا . عیون أخبار الرضا علیه السلام: ج 1 ص 299 ح 58)
- نکته قابل تامل دیگر در مقایسه این دو جریان , این است که روحیه تسلیم خاندان ابراهیم در مقابل خداوند و آمادگی آنان جهت فداکاری و رفتارشان در تحمل هر نوع مشقتی در این راه , به نمادها و آیین توحیدی حج راه یافت تا الگو بودن آنان برای همگان در مسیر بندگی خدا روشن شود و پیوسته به نسلهای بعد درس بندگی و تسلیم در برابر حق تعالی بدهد . از زمان ابراهیم و اسماعیل تا کنون همواره حاجیان خانه خدا به طور نمادین همان حرکات ابراهیم و اسماعیل و هاجر را تکرار می کنند هروله می کنند به شیطان سنگ می زنند و قربانی می کنند . این رفتارهای نمادین حج باعث می شود هر ساله یاد آن تسلیم پذیری ها زنده شود و درس بندگی تازه گردد. پس حج یادمان رفتار موحدان و تسلیم شدگان محض در برابر پرودگار است .
بر اساس همین سازوکار و حکمتی که در آیین حج وجود دارد آیین سوگواری امام حسین (ع) - این فدایی و قربانی بزرگ - تدبیر و تاسیس شد . البته در ماجرای امام حسین (ع) تسلیم پذیری به مراتب بیشتر و تاثیر گذار تر بود . امام علاوه بر جان خویش , جان نزدیکان و فرزندان از جوان رشیدش علی اکبر گرفته تا شیرخواره اش علی اصغر را فدا کردند و خاندانشان نیز به اسارت درآمدند. 
سوگواری برای این قربانی بزرگ نیز یادمانی است همیشگی برای تسلیم شدن در برابر خداوند و آمادگی برای جان فشانی و گذشتن از همه تعلقات در مسیر اصلاح جامعه و اعتقاد به این که این جان فشانی سبب نزدیکی و تقرب به خدا می شود. با سوگواری ,جریان عاشورا پیوسته در یادها زنده می شود و به دیگر سخن, یادمانی است بی بدیل برای شیوه بندگی و این که پیوسته باید در مسیر اصلاح جامعه تلاش کرد و هزینه های آن را پرداخت کرد حتی اگر با گذشتن از جان خود و نزدیکان باشد .
ائمه (ع) برای زنده ماندن یاد امام و واقعه عاشورا خود سازوکار آن را طراحی و تدبیر کردند. تاسیس سوگواری , توصیه های فروان و مکرر برای زیارت قبر آن امام شهید و اشاره به متبرک بودن تربت مطهرشان , همگی سازنده یادمانی تاثیرگذار برای نهضت عاشورا هستند تا این چراغ فروزان برای همه نسلها نورافشانی کند که «ان الحسین مصباح الهدی و سفینة النجاة».

گفتنی است سنت قربانی کردن برای معبود و برای نیرو و قدرت برتر در میان اقوام و ملتهای کهن , سابقه دیرینه ای دارد و حتی برخی از قومیتها در دوران معاصر نیز دست بدین کار می زنند . در داستان فرزندان آدم در قرآن نیز با قربانی کردن و فدا نمودن چیزی که بدان تعلق و دلبستگی هست روبرو هستیم هابیل بهترین گوسفندش را به قربانگاه آورد ولی قابیل محصول نامرغوبش را و قربانی هابیل پذیرفته شد و از قابیل نه .

متن حدیث امام رضا (ع):
الفضل بن شاذان: سَمِعتُ الرِّضا علیه السلام یَقولُ: لَمّا أمَرَ اللّهُ عز و جل إبراهیمَ علیه السلام أن یَذبَحَ مَکانَ ابنِهِ إسماعیلَ الکَبشَ الَّذی أنزَلَهُ عَلَیهِ، تَمَنّى إبراهیمُ علیه السلام أن یَکونَ قَد ذَبَحَ ابنَهُ إسماعیلَ بِیَدِهِ، وأنَّهُ لَم یُؤمَر بِذَبحِ الکَبشِ مَکانَهُ، لِیَرجِعَ إلى قَلبِهِ ما یَرجِعُ إلى قَلبِ الوالِدِ الَّذی یَذبَحُ أعَزَّ وَلَدِهِ عَلَیهِ بِیَدِهِ، فَیَستَحِقَّ بِذلِکَ أرفَعَ دَرَجاتِ أهلِ الثَّوابِ عَلَى المَصائِبِ.
فَأَوحَى اللّهُ عز و جل إلَیهِ: یا إبراهیمُ! مَن أحَبُّ خَلقی إلَیکَ؟
فَقالَ: یا رَبِّ! ما خَلَقتَ خَلقا هُوَ أحَبُّ إلَیَّ مِن حَبیبِکَ مُحَمَّدٍ صلى الله علیه و آله.
فَأَوحَى اللّهُ تَعالى إلَیهِ: أفَهُوَ أحَبُّ إلَیکَ أم نَفسُکَ؟
قالَ: بَل هُوَ أحَبُّ إلَیَّ مِن نَفسی.
قالَ: فَوَلَدُهُ أحَبُّ إلَیکَ أم وَلَدُکَ؟
قالَ: بَل وَلَدُهُ.
قالَ: فَذَبحُ وَلَدِهِ ظُلما عَلى أیدی أعدائِهِ أوجَعُ لِقَلبِکَ أو ذَبحُ وَلَدِکَ بِیَدِکَ فی طاعَتی؟
قالَ: یا رَبِّ! بَل ذَبحُ وَلَدِهِ ظُلما عَلى أیدی أعدائِهِ أوجَعُ لِقَلبی.
قالَ: یا إبراهیمُ! فَإِنَّ طائِفَةً تَزعُمُ أنَّها مِن امَّةِ مُحَمَّدٍ سَتَقتُلُ الحُسَینَ ابنَهُ مِن بَعدِهِ ظُلما وعُدوانا کَما یُذبَحُ الکَبشُ، ویَستَوجِبونَ بِذلِکَ سَخَطی.
فَجَزِعَ إبراهیمُ علیه السلام لِذلِکَ، وتَوَجَّعَ قَلبُهُ، وأقبَلَ یَبکی.
فَأَوحَى اللّهُ عز و جل: یا إبراهیمُ! قَد فَدَیتُ جَزَعَکَ عَلَى ابنِکَ إسماعیلَ، لَو ذَبحتَهُ بِیَدِکَ بِجَزَعِکَ عَلَى الحُسَینِ وقَتلِهِ، وأوجَبتُ لَکَ أرفَعَ دَرَجاتِ أهلِ الثَّوابِ‏
عَلَى المَصائِبِ، وذلِکَ قَولُ اللّهِ عَزَّ وجَلَّ: «وَ فَدَیْنَهُ بِذِبْحٍ عَظِیمٍ  . الصافّات: 107»
آدرس حدیث : الخصال: ص 58 ح 79، عیون أخبار الرضا علیه السلام: ج 1 ص 209 ح 1، تأویل الآیات الظاهرة: ج 2 ص 497 ح 12، بحار الأنوار: ج 44 ص 225 ح 6.


مرثیه سرایى و مرثیه خوانى

 مرثیه سرایى و مرثیه خوانى   
آنچه در ذیل می آید بخشی از مقاله نگارنده در باره مرثیه است که به مناسبت محرم در اختیار خوانندگان قرار می گیرد . پیش از این نیز بخش های دیگری از این مقاله در این وبگاه به صورت یادداشتهای مختلف آمده است .
 مرثیه (89): در اصل به معنى به رحم در آمدن دل و دلسوزى  و شفقت براى دیگرى است و از آن جا که معمولا در آیین سوگوارى عرب، افراد با سرودن اشعارى که در بر دارنده ستایش متوفى بوده، شفقت و دلسوزى و رقت قلب خود را نسبت به فرد در گذشته نشان مى‏دادند، به این گونه اشعار مرثیه گفتند (90) . (91)
 بنابر این در اصطلاح سوگوارى « به مجموعه جملات منظم به نظم و وزن شعرى  که با توصیف نیکویى‏ها و محاسن متوفى به ستایش او مى‏پردازد» مرثیه گفته مى‏شود و به سراینده، «مرثیه سرا» و به خواننده آن اشعار،  «مرثیه خوان» مى‏گویند.
 هر چند مى‏توان مرثیه و ندبه را ناشى از غم درونى و سوزش قلب افراد دانست که به نوعى به تسکین درد مصیبت مى‏انجامد و از این نظر نوعى واکنش هم ردیف با گریه به شمار مى‏آید  ، اما تأثیر آشکار آن در تحریک احساسات و برانگیختن دیگران به بروز واکنشهاى سوگوارانه و گریه را نمى‏توان نادیده گرفت و از این روى یکى از شیوه‏هاى نقش آفرین در جان بخشى به مجلس سوگوارى و شدت بخشیدن به آن،است و به نوعى در خدمت گریاندن و دیگر شیوه‏هاست .
 مرثیه سرایى براى امام حسین (ع) پس از شهادت ایشان آغاز شد . مى‏توان مرثیه سرایى‏هاى اولیه از سوى خاندان امام (92) و دیگران (93) را برابر با آداب و رسوم عرب دانست که پس از در گذشت عزیزان و بزرگان، براى او مرثیه مى‏گفتند ، اما این ائمه علیهم السلام بودند که با ارج نهادن به مرثیه سرایى‏ها ومرثیه خوانى هاى عصر خویش (94) و تاکید و توصیه بیشتر ، آن را درون سازمان نوبنیاد سوگوارى سید الشهداء(ع) جا دادند و در هنگامه تاسیس و چینش ساختار عزادارى، براى آن جایگاه بلند و ارزشمندى، تعریف کردند.
 این تدبیر در کنار ماهیت تأثرانگیز و جان‏گداز حادثه عاشورا ، این نتیجه را در پى داشت که شاهد مرثیه‏ سرایى‏هاى  فراوان در سده ها و نسل‏هاى بعد باشیم تا آنجا که مرثیه‏سرایى براى امام حسین‏علیه السلام جایگاه ویژه‏اى در ادبیات عرب زبانان و فارسى زبانان یافته است . شخصیتهاى سرشناس از دولتمردان , نویسندگان و خطباء گرفته تا شاعران تواناى سده‏هاى مختلف (95)  ، براى ایشان مرثیه سروده‏اند و گردآورى آنها دانش‏نامه‏هاى بزرگى را پدید مى‏آورد ، مانند موسوعه «ادب الطف»(96) و دانشنامه «شعر عاشورایى» (97).
از آن جا که در جوامع گذشته  شعر هنر غالب بوده و تأثیر بسیارى در مردم داشته و نوعى رسانه به شمار مى‏آمده است ، مى‏توان اهمیت مرثیه‏هاى فراوان درباره امام را دانست چرا که معمولاً این اشعار به حافظه‏ها سپرده مى‏شد و دهان به دهان مى‏گشت و انتشار مى‏یافت و در محافل و مجالس خوانده مى‏شد .
 مرثیه‏سرایى و مرثیه‏خوانى از همان آغاز جان‏بخش مجلس عزادارى امام حسین علیه السلام بود .این شیوه که در فرهنگ عصر واقعه ، نوعى سرودن شعر در مدح و نیکویى‏هاى ، متوفی بود با راهیابى به دستگاه عزادارى امام حسین‏علیه السلام در کنار ستایش شهداى کربلا ، به توصیف واقعه عاشورا نیز پرداخت و مصایب پدید آمده در این حادثه از نحوه شهادت گرفته تا تشنگى و اسارت و قساوت دشمنان را نیز در قالب شعر به تصویر کشید . بلکه به مرور کارکرد  غالب مرثیه ،بیان وقایع اتفاق افتاده بوده و از این جهت است که مى‏بینم از آن، به «مقتل الحسین» نیز تعبیر شده است .(98)
 مرثیه‏سرایى بدین شکل ، در آغاز تأسیس دستگاه عزادارى امام حسین‏علیه السلام ، بیشترین نقش را در بیان مصایب واقعه عاشورا و مقتل‏خوانى داشت که متأثر از نفوذ کلام موزون (شعر) در دلها و جانها بوده است .
 به مرور که مقتل‏نویسى امام حسین رایج شد ، مقتل‏خوانى نیز جایگاه خود را یافت و پس از آن ،این دو شیوه (مرثیه خوانى و مقتل خوانى) همراه هم ، در عزادارى امام‏علیه السلام نقش ایفا کردند .(99) و شاید به خاطر داشتن چنین جایگاه و نقشى ، این همه از سوى ائمه مورد تاکید قرار گرفته است .
......................

پاورقی: 
89) همانند مغفرة و معذرة ،  مصدر است ؛(  النهایة فی غریب الحدیث : 2 / 196 ؛    ( رثى ) ( هح ) فیه ( أن أخت شداد بن أوس ) بعثت إلیه عند فطره بقدح لبن وقالت : یارسول الله إنما بعثت به إلیک مرثیة لک من طول النهار وشدة الحر ) أی توجعا لک وإشفاقا ، من رثى له إذا رق وتوجع .
 وهى من أبنیة المصادر ، نحو المغفرة والمعذرة . وقیل الصواب أن یقال مرثاة لک ، من قولهم رثیت للحى رثیا ومرثاة ، ورثیت المیت مرثیة . ( س ) ومنه الحدیث ( أنه نهى عن الترثى ) وهو أن یندب المیت فیقال : وافلاناه .
90) مقاییس اللغة: ج 2 ص 488 ؛ رثى : اصیل على الرقة و اشفاق، یقال رثیت لفلان : رققت  ومن الباب، قولهم ؛ رثى المیت بشعر .
 کتاب  العین ج : 8  ص  234  ؛ رثی: رثى فلان فلانا یرثیه رثیا و مرثیة، أی: یبکیه و یمدحه، و الاسم: المرثیة.
 و لا یرثی فلان لفلان، أی: لا یتوجع إذا وقع فی مکروه، و إنه لیرثی لفلان مرثیة و رثیا.
 و المترثی: المتوجع المفجوع. 
  مجمع البحرین ج : 1  ص  175 ؛   (رثا) رثى له أی رق له و رحمه، و رثیت له ترحمت و ترفقت.
 و فی الأثر رثى النبی سعد بن خولة و هو من رثیت المیت - من باب رمى - مرثیة.
 و رثوته أیضا إذا بکیته و عددت محاسنه، و کذلک إذا نظمت فیه شعرا.
 و فی الدر: الترثی هو أن یندب المیت، فیقال: وا فلاناه.  
 لسان العرب : 14 / 309 ؛ ورثى فلان فلانا یرثیه رثیا ومرثیة إذا بکاه بعد موته . قال : فإن مدحه بعد موته قیل رثاه یرثیه ترثیة . ورثیت المیت رثیا ورثاء ومرثاة ومرثیة ورثیته : مدحته بعد الموت وبکیته .
 ورثوت المیت أیضا إذا بکیته وعددت محاسنه ، وکذلک إذا نظمت فیه شعرا . ورثت المرأة بعلها ترثیه ورثیته ترثاه رثایة فیهما ،.
 
91) جامع الشتات (میرزاى قمى ): ج 2 ص  381 ؛ واما الرثاء والمرثیة : فهو ایضا من صفات المقروء واللفظ . لا الصوت . ویعتبر فیه کونه شعرا . بخلاف النوحة فالفرق بینه و بین النوحة من وجهین : اعتبار کیفیة الصوت فى النوحة دون المرثیة ، واعتبار کونه شعرا فى المرثیة دون النوحة .
 92) گزارش‏هاى داریم از مرثیه سراى  امام سجاد علیه السلام (لهوف ص 200) و خواهران و دختران امام حسین(ع) که در منابع آمده است.
93) همچون «سلیمان بن قتّه» و «ابو الرمح» که از نخستین مرثیه سرایان امام حسین ،از غیر خاندان ایشان ،به شمار آمده‏اند .
 94) ابراز خرسندى امام صادق (ع)از مرثیه خوانى بر سر مزار امام حسین علیه السلام و تجلیل از جعفر بن عفان مرثیه خوان ، نمونه هاى از این دست هستند .
95) رجوع کنید به بخش شاعران مرثیه سرا در دانشنامه امام حسین (ع) تالیف محمدی ری شهری .
96) تألیف جناب  جواد شبّر
97) تألیف خانم مرضیه محمد زاده
98) در حدیثی که در  کتاب کافی آمده ، از مرثیه به عنوان ابزارى براى فهمیدن واقعه عاشورا (مقتل )یاد شده است ؛
  الکافی عن سفیان بن مصعب العبدی : دخلت على أبی عبد اللَّه علیه السلام  فقال : قولوا لاُمّ فروة تجی‏ء فتسمع ما صنع بجدّها قال : فجاءت فقعدت خلف الستر ، ثمّ قال‏[7] : أنشدنا قال : فقلت : «فروجودی بدمعک المسکوب».
 قال : فصاحت وصحن النساء ، .(الکافی : ج 8 ص 216 ح 263 ، وفی مرآة العقول : ج 26 ص 137 : قوله علیه السلام  : «قولوا لاُمّ فروة» هی کُنیة لاُمّ الصادق علیه السلام  بنت القاسم بن محمّد بن أبی بکر ، ولبنته علیه السلام أیضاً على ما ذکره الشیخ الطبرسی؛ فی إعلام الورى‏ والمراد هنا الثانیة .)
 - در متن ذیل نیز تعبیر « ما من رجل ذکرنا أو ذکرنا عنده » حکایت از آن دارد که مرثیه، ویژگى یاد شده را داشته و از آن، تلقى «مقتل خوانى » مى‏شده است ؛
 -کفایة الأثر عن الکمیت بن أبی المستهلّ : دخلت على سیّدی أبی جعفر محمّد بن علیّ الباقر8 ، فقلت : یا بن رسول اللَّه ، إنّی قد قلت فیکم أبیاتاً ، أفتأذن لی فی إنشادها .
 فقال : إنّها أیّام البیض . قلت : فهو فیکم خاصّة . قال : هات ، فأنشأت أقول :
 أضحکنی الدهر وأبکانی‏
والدهر ذو صرف وألوانِ‏
 لتسعة بالطفّ قد غودروا
صاروا جمیعاً رهن أکفانِ‏
 فبکى وبکى أبو عبد اللَّه علیهما السلام وسمعت جاریة تبکی من وراء الخباء . فلمّا بلغت إلى قولی :
 وستّة لا یتجارى بهم‏
بنو عقیل خیر فتیانِ‏
 ثمّ علیّ الخیر مولاکم‏
ذکرهم هیّج أحزانی‏
 فبکى ثمّ قال‏7 : ما من رجل ذکرنا أو ذکرنا عنده فخرج من عینیه ماء ولو قدر مثل جناح البعوضة ، إلّا بنى اللَّه له بیتاً فی الجنّة ، وجعل ذلک حجاباً بینه وبین النار ،(کفایة الأثر : ص 248 ، بحار الأنوار : ج 36 ص 390 ح 2 . )
 - گزارش دیگر  ،نحوه مقتل خوانى سبط ابن جوزى است که در آن از مرثیه خوانى با عنوان «مقتل الحسین» یاد شده است ؛
 البدایة والنهایة - فى ترجمة سبط ابن الجوزى - : یوسف بن الامیر حسام الدین...أبو المظفر الحنفی البغدادی ثم الدمشقی ، سبط ابن الجوزی ... قدم دمشق فی حدود الستمائة [600 ]  و حظی عند ملوک بنی أیوب ، وقدموه وأحسنوا إلیه ، وکان له مجلس وعظ کل یوم سبت بکرة النهار عند الساریة التی تقوم عندها الوعاظ الیوم عند باب مشهد علی بن الحسین زین العابدین ، ...وقد کان الشیخ تاج الدین الکندی ، وغیره من المشایخ ، یحضرون عنده تحت قبة یزید ، التی عند باب المشهد ، ویستحسنون ما یقول ..... وقد سئل فی یوم عاشوراء زمن الملک الناصر صاحب حلب أن یذکر للناس شیئا من مقتل الحسین فصعد المنبر وجلس طویلا لا یتکلم ، ثم وضع المندیل على وجهه وبکى شدیدا ثم أنشأ یقول وهو یبکی :
 ویل لمن شفعاؤه خصماؤه                               والصور فی نشر الخلائق ینفخ
 - بد أن ترد القیامة فاطم                                  وقمیصها بدم الحسین ملطخ
 ثم نزل عن المنبر وهو یبکی و صعد إلى الصالحیة وهو کذلک رحمه اللَّه .( البدایة والنهایة :ج 13 ص 194 )
 - شاهد دیگر بر اطلاق مقتل خوانى به مرثیه خوانى ،ابیات آغازین مرثیه کسایى مروزى (متولد سال 341 هجرى قمرى و متوفى حدود 394 به بعد ) شاعر پارسى‏گوى و شیعه مذهب قرن چهارم است که مى‏گوید: مدح و غزل نگویم «مقتل» کنم تقاضا . .
 
99) در متن ذیل که مربوط به وقایع قرن هفتم است  از مقتل  خوانى و مرثیه خوانى  در کنار هم با تعبیر « قراءة المقتل فى یوم عاشوراء و الانشاد» یاد شده است .
 الحوادث الجامعة لعبدالرزاق بن الفوطى البغدادى فى سنة 641 : و فیها تقدم الخلیفة الى جمال الدین عبدالرحمن بن الجوزى المحتسب بمنع الناس من قراءة المقتل فى یوم عاشوراء و الانشاد فى سائر المحال بجانبى بغداد سوى مشهد موسى بن جعفر علیهما السلام . ( الحوادث الجامعة و التجارب النافعة فى المائة السابعة ، کمال الدین ابى الفضل عبدالرزاق بن الفوطى البغدادى ، ص 93، ناشر  : دار الفکر الحدیث ، لبنان ، بیروت ، 1407 قمرى - 1987 م )






در این وبلاگ
در کل اینترنت