سفارش تبلیغ
صبا ویژن

نکته نگار

غرض از آفرینش

در بحث هدف آفرینش و این که غرض خداوند از کار آفرینش چیست نظرات مختلفی ارائه شده است. یادداشت ذیل، حاشیه ایست بر این نظرات.

سخن را با یک بحث مشابه در مبحث توحید یعنی برهان بطلان تسلسل، آغاز می کنیم.

بر اساس آنچه در این برهان گفته می شود، تسلسل علل در مورد خداوند نقطه پایان است و آنچه از تسلسل علل اتفاق می افتد زیر سقف گنبد مخلقوقیت است و آنچه ما مخلوقات مشاهده می کنیم علت داشتن امور است اما شأن خالق در اینجا، جعل علت و سلسله علل و علت سازی است یعنی زیر سایه نظام مهندسی شده اش او هر چیزی معلول یک علتی است و بدیهی است که او خود زیر این گنبد و زیر سایه نظام مهندسی شده خودش قرار نمی گیرد و محکوم به حکم معلولیت نمی شود.

در بحث هدف و غرض فعل در بین مخلوقات نیز ، آنچه ما مشاهده می کنیم نیازمندی است  یعنی نیاز باعث حرکت و فعل می شود و غرض از فعل برطرف کردن یک نیاز است که ریشه در نقص و فقر مخلوقات دارند و این در مخلوقات که موجودات فقیر و ضعبف و ناقصی هستند طبیعی است تا با حرکت و فعل به قصد رفع نقص به کمال برسند.

پس اگر ما به دلیل قرار گرفتن در مجموعه عالم «خلق  و صنع» که تمام ساختار آن را خالق،  جعل و تدبیر کرده ، می بینیم هر عملی اتفاق می افتد بر اساس نیازمندی است و هدف و غرض عمل، برطرف کردن نیاز است نمی توانیم آن را به صاحب این عالم صنع و جعل کننده این قوانین، سرایت دهیم. او با تدبیر خود، این استعداد را در مصنوعات و مخلوقات تعبیه کرد تا خود برای رفع نقص هایشان کوشش کنند و نیازمندی های خود را برطرف کنند مثال ساده در این باره، حرکت برخی حیوانات با هدف رفع نیاز است حیواناتی مثل شیر و ببر، به وقت گرسنگی، به حیوانات علف خوار حمله می کنند و با برطرف شدن نیاز  و سیری، دیگر به آنها کاری ندارند.

ما در زیر این گنبد آفرینش و مخلوقیت، افق دیدمان را تا هرجا گسترش دهیم همین قواعد را خواهیم دید قواعدی که صاحب این عالم آنها را ایجاد ، تعبیه و تدبیر کرده و هرگز نمی توان آنها را به فراتر و بالاتر از این گتبد سرایت داد.

بنابر این می توان گفت بین هدف و نیاز در این منظومه آفرینش، رابطه همیشگی دیده می شود یعنی غرض از فعل فاعل، رفع یک نیاز است چون سر و کار فعل، با موجودات ناقص و نیازمند است اما در باره خالق این منظومه - که نه فقر دارد نه نقص و اصولا حرکت و فعل را در نظام مهندسی شده اش برای رفع نیاز جعل کرده -  نمی توان اینگونه تصور کرد و باید اذعان کرد که فعل از ناحیه خالق از جنس دیگری است چرا که غرض و هدف در آن نمی تواند برطرف کردن یک نیاز باشد.

اشاره امیر مؤمنان (ع) در خطبه 216 نهج البلاغه در باره «دو سویه بودن حق» و استثناء این قاعده در باره خداوند و یک طرفه بودن آن در باره خالق هستی، شاهدی است بر این حقیقت که در جهان بینی توحیدی، آنچه از قوانین و فرمول ها در نظام آفرینش (که نظام مهندسی شده و جعل شده از سوی خداست) می بینم مخصوص مخلوقات است و شأن خداوند اجل از آن است که این قواعد و فرمول ها که به تدبیر خود باری تعالی جعل شده مشمول حالش شود.

بنابر این فعل دو گونه است یا از ناحیه یک مخلوق سر می زند یا از خالق. 

فعل، اگر از ناحیه مخلوق باشد هدف، برطرف کردن یک نیاز است اما اگر فعل از ناحیه خالق باشد غرض برطرف کردن نیاز نیست، . جای این پرسش است که پس غرض چیست؟ در پاسخ، نخست، باید گفت که اصل غرض داشتن و هدفمندی امری روشن است و نمی توانیم آن را نفی کنیم. آیاتی مثل «ما خلقتَ هذا باطلا» که از زبان اولی الالباب در قرآن آمده ؛« الَّذِینَ یَذْکُرُونَ اللَّهَ قِیاماً وَ قُعُوداً وَ عَلى‏ جُنُوبِهِمْ وَ یَتَفَکَّرُونَ فِی خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ رَبَّنا ما خَلَقْتَ‏ هذا باطِلًا سُبْحانَکَ فَقِنا عَذابَ النَّارِ .  آل عمران :191» به این حقیقت اشعار دارند که اهل تفکر، با اندیشیدن در باره آفرینش، به دو حقیقت رسیده اند؛
نخست این که، خالق این جهان نمی تواند بی غرض و هدف باشد. پس آفرینش بازیچه و به جهت لهو و لعب و یا از سر بیهودگی و باطل، محقق نشده است.
ثانیا ذهن اهل تفکر، به خودی خود، نمی تواند به هدف خالق دست یابد و تنها می فهمد که هدفی هست و باطل نیست لذا بدان اذعان می کند. 

البته به طور ضمنی برداشت سومی را نیز می توان از این آیه داشت. این که جنس هدفمندی خالق در آفرینش این عالم با تمام فرمول ها و قواعدش (که یکی از آنها صدور افعال به غرض رفع نیاز بود ) با هدفمندی مخلوقات در افعال فرق دارد.
بدین ترتیب هدف هست ولی روشن و معلوم نیست چرا که ما مخلوقیم و به خالق احاطه نداریم.  شاید عدم تصریح  به هدف خلقت از زبان خردمندان و اولی الالباب، ناشی از ضعف ذهن بشر از درک آن است زیرا مخلوق ، افق دیدش در حیطه مخلوقات است و توان درک جنس هدف در خالق را ندارد. 

البته اگر از طریق وحی یا کلام معصوم (ع) علتی بیان شده باشد ماجرا فرق خواهد کرد. اشارات قرآن کریم به آفرینش انسان و جن برای عبادت (ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلَّا لِیَعْبُدُونِ. آیه 56 ذاریات) یا رحمت ( إِلاَّ مَنْ رَحِمَ رَبُّکَ وَ لِذلِکَ خَلَقَهُمْ . آیه 119 سوره هود) که ناظر بر هدف خلقت انسان است با تفاسیر گوناگون مواجهند. علامه طباطبایی در تفسیر المیزان، ذیل آیه 119 سوره هود، منظور از رحمت را که هدف خلقت دانسته شده همان هدایت انسان به سر منزل سعادت تفسیر کرده و معتقد است منظور از عبادت که در آیه 56 ذاریات به عنوان هدف خلقت انس و جن معرفی شده نیز همین سعادت انسان است. بر اساس تفسیر ایشان از این دو آیه که با روش تفسیر قرآن به قرآن صورت گرفته است هدف از خلق و آفرینش انسان و جن آن است که آنها به سعادت هدایت شوند چنانکه قرآن کریم از زبان اهل بهشت نقل می کند که می گویند « وَ قالُوا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی هَدانا لِهذا . اعراف : 43» یعنی هدایت به بهشت و سعادت اخروی ، هدف و غایت انسان بوده است. 

بر این اساس، گویی خداوند برای بهرمند سازی گروهی،  دارای توانایی و استعداد بوده و برای آنکه، آن توانایی تحقق یابد موجوداتی مثل انسان و جن را آفریده تا آنها را بدانجا رهنون سازد و نشان به نشان و کشان کشان بدان باغ فضل برساند . حکایت خداوند در این خصوص، مانند میزبانان عراقی در ایام اربعین حسینی است که دارای منزل یا موکب مناسب هستند و همه چیز برای پذیرایی از زائران دارند. از این رو، به مسیر زائران می آیند و آنها را به منازل یا مواکب خود دعوت می کنند و با اصرار آنها را به منازل و مواکبشان می برند.

تا اینجا روشن شد هدف از فعل در مخلوق ،رفع نقص و نیاز و رسیدن به کمال صاحب فعل است که این هم از تدابیری است که خداوند در نهاد مخلوقات تعبیه کرده تا برای رسیدن به کمال و رفع نیاز و فقر تلاش و حرکت داشته باشند و روشن گشت که در مورد خالق هدف فرق می کند چرا که نیازی ندارد و غرض و هدف باید چیز دیگری باشد که با خالق نیز، سنخیت داشته باشد و آن به فعلیت رساندن استعداد و توانایی بهره مند ساختن از فضل خود است که با آفرینش مخلوقات محقق می شود .

به دیگر سخن فعل او نتیجه سرشاری و سریز شدن کمال ، توانایی و فضل است و فعل مخلوق ریشه در فقر و نیاز دارد و  برای به هدف رسیدن به کمال صورت می گیرد .

بدین ترتیب گر چه در ظاهر،  دو غرض مغایر و متفاوت از هم را در افعال شاهدیم اما هر دو به یک نتیجه منجر می شوند که عبارت است از ؛ «فراهم شدن بستر رحمت و تفضل الهی» چه آنجا که کار آفرینش از سوی خالق صورت می گیرد و چه آنجا که مخلوقات با تلاش خود برای رفع نقص و رسیدن به کمال تلاش می کنند. 






در این وبلاگ
در کل اینترنت