ای غایب شده از جمع
دلگویه ای به مناسبت نیمه شعبان ولادت آن غایب از نظر
ای غایب شده از جمع، ولی یاد تو دائم، به میانه
خلقی، بهر تو، حیرانند و به هر وادی، روانه
چون، کز غربت تو آمد، سخن اینک ، به میانه
رخ بگرفت غربت من ، هم رفت ز میانه
من دور مانده از اصل و تو دور از اهل زمانه
پس کی بود اینک ، وقت پایانِ این جورِ زمانه
کی شد، که ببینی، این افتاده بر، خاک خرابه
یا منتظری، که بگویند ، منم، غرقِ فسانه