گشاده دستی اصفهانی ها از نگاه ابن بطوطة مغربی
سفرنامه ابن بطوطه ی مغربی از منابع مهم مطالعات اجتماعی و مردم شناسی سده هشتم هجری است . در ذیل بخش مربوط به اصفهان از این سفرنامه می آید . توصیف او از مردم اصفهان به صفاتی چون شجاعت ، مهمان نوازی و به ویژه گشاده دستی از نکات قابل توجه این گزارش است :
اصفهان که از شهرهاى عراق عجم است شهرى بزرگ و زیبا است. ولى اکنون قسمت زیادى از آن در نتیجه اختلافاتى که بین سنیان و شیعیان آن شهر به وقوع مىپیوندد به ویرانى افتاده است. این اختلافات هنوز هم ادامه دارد و مردم آن شهر دائم در منازعه و کشتار بسر مىبرند . میوه در اصفهان فراوان است از جمله زردآلوى بىنظیرى که قمر الدین نامیده مىشود و آن را خشکانیده ذخیره مىکنند.
هسته این زردآلو شیرین است. دیگر از میوههاى اصفهان به آن شهر است که نظیرش در هیچ جا پیدا نمىشود، به اصفهان بسیار خوش طعم و بزرگ است. دیگر از میوههاى این شهر انگور عالى و خربزه عجیبى است که غیر از بخارا و خوارزم در هیچ جاى دنیا مثل و مانند ندارد. پوست این خربزه سبز رنگ و داخل آن قرمز است و آن را مىشود نگه داشت مانند شریحه (انجیر خشک) که در بلاد مغرب نگه مىدارند. خربزه اصفهان بسیار شیرین است و هر کس عادت به خوردن آن نداشته باشد در اول اسهال مىگیرد و من خود در این شهر به همین گرفتارى دچار شدم.
{ اوضاع اجتماعى اصفهان}
اهالى اصفهان مردمى خوش قیافهاند. رنگ چهره آنان سفید و روشن و متمایل به سرخى است. شجاعت و نترسى از صفات بارز ایشان مىباشد .
اصفهانیها مردمان گشاده دستاند. همچشمى و تفاخرى که میان آنان در مورد اطعام و مهماننوازى وجود دارد منشأ حکایات غریبى شده است. مثلا اتفاق مىافتد که یک اصفهانى رفیق خود را دعوت مىکند و مىگوید: «بیا برویم نان و ماس با هم بخوریم» ، ولى وقتى او را به خانه مىبرد انواع غذاهاى گوناگون پیش او مىآورد و اصفهانی ها به این رویه خود مباهات زیاد مىکنند.
هر دسته از پیشهوران اصفهان رئیس و پیشکسوتى براى خود انتخاب مىکنند که او را «کلو» مىنامند. دستههاى دیگر هم که اهل صنعت و حرفه هستند به همین نحو رؤسائى براى خود بر مىگزینند. جوانان مجرد این شهر جمعیتهائى دارند و بین هر گروه با گروه دیگر رقابت و همچشمى برقرار است؛ مهمانیها مىدهند و هر چه مىتوانند در این مجالس خرج مىکنند و محفلى عظیم با انواع غذاهاى مختلف فراهم مىآورند. حکایت مىکردند که یکى از این دستهها دسته دیگر را به مهمانى خوانده و غذاى آنان را با شعله شمع پخته بود، دسته دیگر که خواسته بود تلافى بکند در دعوتى که متقابلا به عمل آورده بود براى تهیه غذا به جاى هیزم حریر مصرف کرده بود.
خانقاه اصفهان
در این شهر در خانقاه منسوب به شیخ على بن سهل که شاگرد جنید بوده است منزل کردم. این زاویه مورد احترام و زیارتگاه مردم اصفهان است و در آن براى مسافرین غذا داده مىشود و گرمابهاى عالى مفروش بر خام دارد که دیوارهایش از کاشى است.
این حمام وقف است و از مراجعه کنندگان پولى مطالبه نمىشود. شیخ این زاویه عابد پرهیزگار قطب الدین حسین پسر شیخ ولى اللّه شمس الدین محمد بن محمود بن على معروف به رجاء بود و برادر او شهاب الدین احمد نیز مردى دانشمند و منصف بود.
چهارده روز در خانقاه پیش این شیخ قطب الدین بودم و از مراتب خداپرستى و درویش نوازى او و تواضعى که در برابر فقرا داشت چیزها دیدم که مایه اعجابم بود، شیخ در پذیرائى و اکرام من مبالغت فرمود و جامهاى نیک به من بخشید و همان ساعت که به زاویه رسیدم غذایى با سه عدد خربزه اصفهان که تا آن روز نخورده بودم برایم فرستاد.
روزى شیخ قطب الدین در زاویهاى که منزل کرده بودم به دیدن من آمد. منزل من مشرف به باغى بود که تعلق به شیخ داشت. آن روز لباسهاى شیخ را شسته و در باغ پهن کرده بودند تا بخشکد. از جمله لباسها جبه سفید گشادى بود که در آن نواحى (هزرمیخى) نامیده مىشود و من چون آن را دیدم با خود اندیشیدم که مستحق چنین جبهاى هستم. شیخ که به منزل من آمد در باغ نگریست و یکى از خدامش را گفت برو و آن جامه هزرمیخى را پیش من آر. جامه را آوردند و شیخ آن را بر من پوشانید. من به پایش افتادم و بوسهها زدم و تقاضا کردم که طاقیه سر خود را با اجازهاى که پدر او شمس الدین از شیوخ خود داشته و او از پدر تلقى کرده به من بخشد. شیخ در چهارده جمادى الاخرى سال 727 آن طاقیه را در همان زاویه به من داد و سلسله مشایخ این شیخ که خرقه از آنها دارد بدین ترتیب است:
شمس الدین- تاج الدین محمود- شهاب الدین على الرجاء- امام شهاب الدین ابى حفص عمر بن محمد بن عبد اللّه سهروردى- شیخ کبیر ضیاء الدین ابو النجیب سهروردى- عم وى امام وحید الدین عمر- پدر او محمد بن عبد اللّه معروف به عمویه- شیخ اخى فرج زنجانى- شیخ احمد دینورى- امام ممشاد دینورى- شیخ على بن سهل صوفى- ابو القاسم جنید- سرى سقطى- داود طائى- حسن بصرى- امیر المؤمنین على بن ابی طالب.
آدرس : ترجمه سفرنامه ابن بطوطة ج1 ص 246 .
مشخصات نشر : رحله ابن بطوطة مغربی (م 779) ، ترجمه دکتر محمد على موحّد ، نشر آگه ، تهران ، 1376 ش .