پایبندی به اصول و کارکرد اصلاحی آن
پایبندی به اصول و کارکرد اصلاحی آن
دریافت نخستین از واژه اصلاح و اصلاح گری در جامعه ، پیرایش و زدودن برخی کژی هاست که در ابعاد فرهنگی ، اجتماعی ، سیاسی و اقتصادی به وجود آمده است . هر چند این باور عمومی در بسیاری از موارد صادق است و اصلاح نیازمند درگیرشدن با مشکل و افراد گره خورده بدان است اما باید توجه داشت که شرایط و شیوه اصلاح , همواره بدین گونه نیست . اصلاح گاهی حتی با پایبندی گروه اندک به شیوه درست و خالی نکردن عرصه آن, نیز محقق می شود حتی اگر اکثریت جامعه به انحراف از مسیر صحیح , رو آورده باشند . پایبندی به شیوه های درست به عنوان اصول زندگی صحیح , دارای کارکرد هایی است که در حد خود اصلاح جامعه را در پی دارد . برخی از این کارکردها عبارتند از ؛
1 . با این پایبندی , راه و شیوه حق در عرصه جامعه باقی می ماند .
2 . با باقی ماندن آن در جامعه , در معرض دید منصفان قرار می گیرد و زمینه داوری و مقایسه بین رفتار انحرافی و صحیح پیش می آید .
3 . پایبندی گروهی به حق و شیوه صحیح , هم نوعی تبلیغ و دعوت به درستی و حق است و هم فریادی است علیه باطل و شیوه نادرست . روی گردانی عملی از باطل , نوعی تاختن بر حوزه اقتدار آن است و نمی گذارد بر جامعه حاکمیت مطلق یابد .
4 . پایبندی گروهی به اصول و ایجاد کانون زنده برای آن , تشویق و جذب افراد منصف و شایسته به شیوه درست را در پی دارد . ضمن آنکه زمینه گرایش نسلهای تازه به آن را فراهم می کند . این امور از دامنه نفوذ باطل می کاهد و چهره بخشی از جامعه را از آلودگی آن پاک می کند چنان که بخش دیگری را از آلودگی به آن ایمن می سازد .
آنچه گفتیم مقدمه ای بود برای بیان نکته ای که آیه 170 سوره مبارکه اعراف بدان اشعار دارد . این آیه در ادامه آیاتی است که سرگذشت بنی اسرائیل را بیان می کنند . در ابتدا ترجمه آیات 168 و 169 [1] را می آوریم ؛
« و آنها(بنی اسرائیل) را در زمین به صورت گروههایى، پراکنده ساختیم گروهى از آنها صالح، و گروهى ناصالحند. و آنها را با نیکىها و بدىها آزمودیم، شاید بازگردند! پس از آنها، فرزندانى جاى آنها را گرفتند که وارث کتاب (آسمانى، تورات) شدند (امّا با این حال،) متاع این دنیاى پست را گرفته، (بر اطاعت فرمان خدا ترجیح مىدهند) و مىگویند: « (اگر ما گنهکاریم توبه مىکنیم و) بزودى بخشیده خواهیم شد!» اما اگر متاع دیگرى همانند آن به دستشان بیفتد، آن را (نیز) مىگیرند، (و باز حکم خدا را پشت سر مىافکنند.) آیا پیمان کتاب (خدا) از آنها گرفته نشده که بر خدا (دروغ نبندند، و) جز حق نگویند، و آنان بارها آن را خواندهاند؟! و سراى آخرت براى پرهیزگاران بهتر است، آیا نمىفهمید؟! »
قرآن کریم آنگاه در آیه 170 نیز می فرماید :
« وَ الَّذِینَ یُمَسِّکُونَ بِالْکِتابِ وَ أَقامُوا الصَّلاةَ إِنَّا لا نُضِیعُ أَجْرَ الْمُصْلِحِینَ . و آنها که به کتاب (خدا) تمسّک جویند، و نماز را برپا دارند، (پاداش بزرگى خواهند داشت زیرا) ما پاداش مصلحان را ضایع نخواهیم کرد! »
چنان که می بینیم در این آیات به منتشر شدن گروه های مختلف از بنی اسرائیل در زمین اشاره می کند و تصریح می کند که برخی از این گروه ها از صالحان و برخی از ناصالحان بودند اما پس از این دوره , ترکیب و موازنه یادشده در بین آنان تغییر کرد و نسلهایی جای آنان را گرفتند که میراث بران خوبی برای کتاب آسمانی تورات نبودند , اکثرشان دنیا طلب بودند و نسبت به خداوند (کتاب آسمانی ) سخنان ناحق می گفتند .
قرآن کریم در اینجا پس از بیان حال اکثریت ِ بی توجه به کتاب آسمانی , از اقلیت پایبند به تورات سخن به میان می آورد و می فرماید :
آنانی که به این کتاب تمسک جویند و نماز بپا دارند [2] (بدانند که ) ما اجر مصلحان را ضایع نخواهیم کرد . در این آیه اقلیت پایبند به کتاب آسمانی و عمل کننده به دستورهای آن مصلح دانسته شده اند . این داوری خداوند نسبت به پایبندی به قوانین و اصول دین که در کتابهای آسمانی آمده , گویای این حقیقت است که پایبندی به شیوه و راه درست و عمل به قانون آن , خود جنبه اصلاحی دارد حتی اگر اکثریت با کسانی باشد که بدان پایبند نیستند .
..............پاورقی ها ...........................
[1] . سوره اعراف , آیات 168 و 169 :
وَ قَطَّعْناهُمْ فِی الْأَرْضِ أُمَماً مِنْهُمُ الصَّالِحُونَ وَ مِنْهُمْ دُونَ ذلِکَ وَ بَلَوْناهُمْ بِالْحَسَناتِ وَ السَّیِّئاتِ لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ (168) فَخَلَفَ مِنْ بَعْدِهِمْ خَلْفٌ وَرِثُوا الْکِتابَ یَأْخُذُونَ عَرَضَ هذَا الْأَدْنى وَ یَقُولُونَ سَیُغْفَرُ لَنا وَ إِنْ یَأْتِهِمْ عَرَضٌ مِثْلُهُ یَأْخُذُوهُ أَ لَمْ یُؤْخَذْ عَلَیْهِمْ مِیثاقُ الْکِتابِ أَنْ لا یَقُولُوا عَلَى اللَّهِ إِلاَّ الْحَقَّ وَ دَرَسُوا ما فِیهِ وَ الدَّارُ الْآخِرَةُ خَیْرٌ لِلَّذِینَ یَتَّقُونَ أَ فَلا تَعْقِلُونَ (169) .
[2] . نماز به عنوان مهمترین نمونه عمل به احکام کتاب آسمانی اشاره شده است. همه ادیان نماز را داشته اند هر چند که از نظر شکلی با هم متفاوت بوده اند .