تشکیل کار گروه تالیف در سده چهارم
تشکیل کار گروه تالیف در سده چهارم
امروزه در حوزه های مختلف دانش , شاهد تشکیل موسسات , گروه ها و واحدهای پژوهشی گوناگون هستیم که هرکدام در یک عرصه علمی مشغول پژوهشند و در این راستا از توان مجموعه ای از پژوهشگران بهره می برند . برخی بر این باورند که در دنیای معاصر علوم گسترش یافته اند و نباید انتظار داشت چون گذشته توان فردی افراد از عهده پژوهش های امروزی برآید . با این حال باید توجه داشت که بهره گیری از توان گروه , ضریب موفقیت تحقیق را بالاتر می برد و می توان گفت روی آوردن بدین شیوه نتیجه تجربه و پیشرفت مدنی جوامع بشری است و هر جامعه ای که از نشاط , رشد و پویایی علمی برخوردار باشد به طور طبیعی به شیوه های کامل تر پژوهش رهنمون می شود . افزون بر جوامع معاصر که نمونه های فراوانی از ابداع شیوه های پژوهشی دارند در جوامع پیشین نیز نمونه های یافت می شوند . در سده های چهار و پنج هجری که دنیای اسلام عصر طلایی علمی خود را طی می کرد میزان کمک های مالی به دانشمندان , آمار تالیفات و تحقیقات و همچنین کیفیت آنها به مراتب از سده های ششم به بعد , بهتر بود . برای نمونه می توان به تشکیل یک کارگروه علمی برای تالیف تفسیری جامع برای قرآن اشاره کرد .
تشکیل این کار گروه در دوره حکومت آخرین بازمانده سلسله صفاریان است که محدوه شهر سجستان را در اختیار داشت . از این حاکم صفاری با عنوان پادشاه محدث و فقیه یاد شده که نسبت به اهل علم عنایت و توجه فراوانی داشته است .
ذهبی در کتاب سیر اعلام النبلاء در شرح حال او می نویسد :
پادشاه سجستان : پادشاه محدث حاکم سجستان , خلف بن أحمد بن محمد بن اللیث سجستانی فقیه از تبار پادشاهان که به اهل علم عنایت و توجه فراوانی داشت . او متولد سال 329 بود.... حکومت او ادامه داشت تا این که در سال 393 سلطان محمود غزنوی سجستان را محاصره کرد و بر او سخت گرفت و او پس گرفتن امان شهر را تسلیم کرد . سلطان محمد او را با احترام روانه گرگان کرد اما پس از آن که خبر رسید مکاتباتی با سلطان ماوراء النهر دارد وی را زندانی کرد و او در سال 399 در زندان درگذشت .
وی در دوران حکومتش فرد بخشنده , نیکوکار و با فضیلتی بود . او عده ای از پیشگامان علوم در روزگار خود را گرد آورد تا تفسیری بزرگ که دربردارنده اقوال مفسران , قاریان , نحویان و محدثان است را تالیف کنند . ابو نضر در کتاب «الیمینی » می نویسد : شنیده ام وی {پادشاه سجستان} در هفته بیست هزار دینار برای تالیف این تفسیر جامع هزینه می کرده است . کار نسخه برداری از نوشته های این گروه در نیشابور صورت گرفت و تمام عمر نسخه بردار صرف آن شد .
متن خبر
سیر أعلام النبلاء : ملک سجستان الملک المحدث ، صاحب سجستان ، خلف بن أحمد بن محمد بن اللیث ، السجستانی الفقیه ، من جلة الملوک ، له إفضال کثیر على أهل العلم . مولده فی سنة ست وعشرین وثلاث مئة . وسمع من : محمد بن علی المالینی صاحب عثمان بن سعید الدارمی ، ومن عبد الله بن محمد الفاکهی المکی ، وأبی علی بن الصواف ، وعلی بن بندار الصوفی . روى عنه : أبو عبد الله الحاکم ، وأبو یعلى بن الصابونی ، وطائفة . وانتخب علیه الدارقطنی . وامتدت دولته ، ثم حاصره السلطان محمود بن سبکتکین ، فی سنة ثلاث وتسعین ، وآذاه ، وضیق علیه ، فنزل بالأمان إلیه ، فبعثه مکرما فی هیئة جیدة إلى الجوزجان ، ثم بعد أربع سنین وصف للسلطان أنه یکاتب سلطان ما وراء النهر أیلک خان ، فضیق علیه .
وکان فی أیامه ملکا جوادا مغشی الجناب ، مفضلا محسنا ممدحا ، جمع عدة من الأئمة على تألیف تفسیر عظیم حاو لأقوال المفسرین والقراء والنحاة والمحدثین . فقال أبو النضر فی کتاب " الیمینی " : بلغنی أنه أنفق علیهم فی أسبوع عشرین ألف دینار . قال : والنسخة به بنیسابور تستغرق عمر الناسخ ... توفی فی السجن فی رجب ، سنة تسع وتسعین وثلاث مئة ، وورثه ابنه أبو حفص . قال الحاکم : قرأت علیه ببخارى انتخاب الدارقطنی له ، ومات شهیدا فی الحبس ببلاد الهند . (آدرس : سیر أعلام النبلاء الذهبی , ج 17 ص 116 شماره 76 .)
ملک شاه سیستانی از نویسندگان سده دهم نیز در این باره می نویسد :
امیر «خلف» از اکابر ملوک جهان بود، و بکرم و سخاوت و شجاعت و بذل مال و علم و ادب و فصاحت و بلاغت موصوف، و شعراى زمان از عرب و عجم به مدح طرازى او مشعوف بوده، فضلاى جهان دیباچه تصانیف خود بنام نامى او تزئین میدادند، و از فواید احسان و انعام او بهرهور بودند.
و اکابر علما را جمع نموده تا در تفسیر قرآن تصنیف مستوفى نمودند مشتمل بر اقاویل مفسران و تاویل متقدمان. امثال و ابیات موشح در آن نسخه معتبر گنجانیده و داد بلاغت داده. بیست هزار دینار رعایت مصنفان و مؤلفان آن تفسیر نموده و نسخه این تفسیر در مدرسه صابونى نیشابور مخزون بود، در قضیه غزوان نسخه را از مدرسه بردند و در اصفهان در میان کتب آل خجند، صاحب تصنیف ترجمه یمینى آن کتاب را دیده و یحتمل که هنوز در عراق آن تفسیر باشد و در خراسان بواسطه آنکه در هرقرن نزول اتراک ماوراء النهر واقع میشود، رطب و یابس و قلیل و کثیر خراسان را درهم مىنوردند، اکثر نسخهاى معتبر مفقود الاثر است. و گویند آن تفسیر صد مجلد است به قطعى که برطبق کاغذ سمرقندى دو ورق میشود. و حصول آن تفسیر در عهدى میسر نیست، نوشتن آن نسخه به سالهاى دراز و عمر خضر ممکن است. خوشا وقت دولتمندى که از شوق احسان او فضلاى زمان چنین نسخه تألیف و تصنیف نمایند.
آدرس : احیاء الملوک( تاریخ سیستان تا عصر صفوى) ص 67 , ملک شاه حسین بن ملک غیاث الدین محمد بن شاه محمود سیستانى(م قرن 10 ق) ,محقق / مصحح: منوچهر ستوده.