سفارش تبلیغ
صبا ویژن

نکته نگار

آثار سوگوارى و زیارت امام حسین(ع) در کلام امام باقر (ع)

آثار سوگوارى و زیارت امام حسین(ع) در کلام امام باقر (ع)
 برپایى عزادارى به شکل آیینى اجتماعى ، از تاسیسات ائمه علیهم السلام  بوده و از این رو جریانى دینى به شمار مى آید  . ماهیت اجتماعى این  نهاد دینى باعث مى شود تا داراى کارکردهاى اجتماعى باشد . چنانکه جنبه دینى این سنت اجتماعى باعث مى شود در سرنوشت اخروى برپاکنندگان این آیین ، تاثیر گذار باشد . بر اساس روایتی که از امام باقر علیه السلام نقل شده ایشان به این دو کارکرد دنیوى و اخروى سوگوارى و زیارت مزار امام حسین علیه السلام توجه نشان داده اند . ایشان در تفسیر  آیه پنجاه و یک سوره غافر بدین مطلب پرداخته اند . ما در ذیل ابتدا این آیه و ترجمه آن را می آوریم سپس متن حدیث امام باقر علیه السلام می آید :
آیه
إِنَّا لَنَنْصُرُ رُسُلَنا وَ الَّذینَ آمَنُوا فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ یَوْمَ یَقُومُ الْأَشْهاد. ؛ ما به یقین پیامبران خود و کسانى را که ایمان آورده‏اند، در زندگى دنیا و روزى که گواهان به پا مى‏خیزند (روز قیامت) یارى مى‏دهیم!
حدیث
ابو حمزه ثمالی می گوید : امام باقر علیه السلام این آیه را خواندند و فرمودند : حسین بن علی یکی از آنهایی است که بر اساس این آیه خداوند وعده یاری رساندن خود را به آنها داده است .
امام در ادامه می افزایند : به خدا سوگند گریستن شما بر حسین بن علی و نقل ماجرای شهادتش ( سوگواری ) و زیارت مزارش , در دنیا به شما یاری می رساند {اشاره به این نکته است که آثار سوگواری و زیارت امام حسین علیه السلام  در واقع یاری رساندن خداوند به شیعیان است } .
امام در فراز پایانی سخن خود به اثر اخروی سوگواری و زیارت برای شیعیانی که به امر سوگواری و زیارت مزار امام حسین (ع) اهتمام دارند چنین اشاره می کنند : بشارت باد بر شما که در بهشت با امام حسین و همجوار رسول خدا خواهید بود .
متن حدیث
کتاب فضل زیارة الحسین : أخبرنا زید بن جعفر بن حاجب ، قال نا أحمد بن محمد بن السری ، قال حدثنی أبو عبد الله الطبری ، قال حدثنی عبد الله بن إسحاق ، قال نا سعید بن مالک بن عبد الله ، قال حدثنی أبی ، قال حدثنی الحسین بن علوان ، عن أبی حمزة ، عن أبی جعفر أنه تلا هذه الآیة « انا لننصر رسلنا والذین آمنوا فی الحیاة الدنیا ویوم یقوم الاشهاد»  الحسین بن علی منهم ، ووالله ان بکاکم علیه وحدیثکم بما جرى علیه و زیارتکم قبره نصرة لکم فی الدنیا ، فابشروا فإنکم معه فی جوار رسول الله صلى الله علیه وسلم . (فضل زیارة الحسین‏علیه السلام , محمد بن علی الشجری ص 48 ح 25 .)

در تبیین و شرح این حدیث نکات ذیل قابل تامل است :
  - مى دانیم که فرهنگ و مذهب تشیع بر اعتقاد به امامت انتصابى از سوى خداوند و رسولش ، استوار است و نقطه اصلى تمایز دو مذهب تشیع و تسنن به شمار مى آید .
 - حادثه عاشورا بیانگر انحراف پدیده آمده در مسیر رهبرى جامعه و تغییر آن از امامت به خلافت و سپس سلطنت بود .
 - سوگوارى غبار گذشت زمان را از چهره این حادثه مى زداید و آن را در نظر نسلهاى پس از حادثه  ، همچون رخداد تازه ، مى‏نمایاند.
 بنابر این سوگوارى ، یادکرد حادثه و روشنگرى در زمینه علل وقوع چنین حادثه‏اى است که اساس آن ، انحراف یادشده است . با توجه بدین نکته بدیهى است که سوگوارى یارى دهنده شیعیان باشد و در حفظ ، گسترش و تعمیق  و تثبیت تشیع نقش آفرینى کند  زیرا فریادگر حقانیت امام حسین و در پى آن  ، حقانیت نهاد امامت است.
 آنچه گفتیم براى آن بود که از یک سو روشن شود بین مبانى مطرح شده در روایات و  آثار نقل شده ، رابطه منطقى برقرار است و از سوى دیگر بدانیم که مؤسسان این آیین خود به تبیین و تشریح مبانى ، آثار و ارکان آن ، عنایت داشته ‏اند  .
 شواهد تاریخى هزاره پیشین بر وجود چنین کارکردى :
 تجربه سده هاى گذشته نشان از آن دارند که عزادارى و زیارت قبر امام حسین علیه السلام داراى چنین اثرى بوده‏ اند و شیعیان در طول سده‏ هاى گذشته ، به تناسب استعداد و ظرفیتشان و شرایط زمانى ، از یادکرد مصائب حادثه عاشورا و سوگوارى ابا عبدالله  ، انرژى مى گرفتند و بدین وسیله ، امکان ایستادگى و ماندگارى در برابر حکومت هاى ظالم ،را بدست مى آوردند .
 سیاست پیشگان عباسى در هنگامه قیام علیه امویان با آگاهى از این قابلیت و تاثیرگذارى آن ، به سیاه پوشى روى آوردند و خود را سوگوار امام حسین نمایاندند (شرح الأخبار ج 3 ص 244 و ص 417) تا هم بر لشگریان خود بفزایند و هم به آنان روحیه و انگیزه قوى براى قیام ، جنگ آورى و مقاومت بدهند  . البته این امر تکمیل کننده تدابیر دیگر آنان همچون شعار «الرضا من آل محمد» در جذب نیرو بود .
 همین قابلیت بعدا ، دامن‏گیر عباسیان نیز شد  . قیامهاى دوره عباسیان کم و بیش از این امر متاثر بودند . گزارش هایى داریم از چگونگى آغاز برخى قیامهاى این دوره ، که از حضور بانیان نهضت بر سر مزار امام حسین و مرثیه خوانى و گریه بر آن حضرت حکایت دارند  . ابو السرایا که در دوره مأمون قیام کرد در هنگامه آغاز قیام با همراهانش بر سر مزار امام حسین حاضر شدند و به یارگیرى و تهییج زائران پرداختند .( مقاتل الطالبیین ص346)
 یحیى بن عمر {وى از نسل زید شهید بود} نیز یکى از این قیام کنندگان بود که در دوره مستعین قیام کرد و نهضت خود را از سر مزار امام شروع کرد (مقاتل الطالبیین ص 420) .
 گویا عصبانیت و بغض خلیفه عباسى متوکل نسبت به زیارت مزار امام حسین - که با گریه بر مصیبت ایشان  همراه بود -  از همین امر ناشى مى شده  تا آنجا که او را به تخریب قبر امام واداشته است   .
 گزارش ابن اثیر از تلاش هاى اولیه داعیان جنبش فاطمیان مصر نیز ، از استفاده آنان از این قابلیت حکایت دارد ( الکامل فی التاریخ ج5 ص 14).
 از این رو مى توان گفت زیارت و سوگوارى از همان آغاز ، در نیرو بخشیدن به شیعیان و تعیین سرنوشت آنها، تاثیر گذار بوده است . برخورد با سوگوارى بعد از متوکل نیز ادامه یافت . در این امر علاوه بر نهاد حاکمیت ، برخی شخصیتهای فرهنگی متعصب و مخالف شیعه نیز نقش داشتند  . بدیهى است که خلفاى عباسى ، نمى توانستند بى پشتوانه فقیهان ، با مظاهر مذهبى مبارزه کنند . صدور فتواى قتل نوحه‏ گرى به نام «خلب» در بغداد از سوى بربهارى در دوران تسلط حنابله بر بغداد ، نمونه‏ اى از نقش آفرینى عالمان متعصب در مبارزه با سوگوارى امام است . در دوران رسمیت یافتن سوگوارى نیز ، مخالفتهاى زیادى از سوى عالمان متعصب سنى دیده مى شد که به تحریک توده مردم مى پرداختند و آنان را به درگیرى با سوگواران ، بر می انگیختند (ابن جوزى در جلد پانزدهم المنتظم به تفصیل درگیرى هاى روز عاشورا در بغداد دوره آل بویه را گزارش کرده است ). البته این مخالفتها ، با سقوط دولتهاى شیعى و روى کار آمدن دولتهاى طرفدار نظام خلافت ، ادامه یافت با این تفاوت که آنان دیگر نیاز چندانى به تحریک توده مردم نداشتند و دولتها برابر خواست آنها عمل مى کردند.
 هر چند این مخالفتها به بهانه ی بدعت بودن سوگوارى و شیوه هاى آن صورت می گرفت  اما از سخنان برخى ، چنین بر مى آید که دلیل اصلى مخالفتها ، مباحث مربوط به تبیین علل وقوع حادثه عاشورا در هنگامه سوگوارى هاست . زیرا این مباحث  خود بخود به بحث «انحراف پدید آمده در مسیر رهبرى» و تبدیل آن از امامت به خلافت و سپس سلطنت  ، کشانده می شد می شد امری که آنان تحت عنوان «اختلاف صحابه در صدر اسلام» از آن یاد می کنند.(1)
 بنابر این می توان گفت ریشه این حساسیتها ، به نقش آفرینى سوگوارى  در تبیین انحراف یاد شده  باز مى گردد  . چرا که این امر در اثبات حقانیت باورهاى شیعى بسیار مؤثر است و عملا به نهادى براى تبلیغ و ترویج آنها ،تبدیل شده است  . این امر خود ، گسترش مذهب تشیع را نیز در پى داشت .
 جریان تشیع و نهضتهاى گوناگون شیعى از انرژى موجود در یادکرد امام که به واسطه ذکر مصیبت یا حضور بر سر مزارش انجام مى گرفت ، بهره فراوان برده ‏اند به نحوى که حتى ناظران بیرونى مثل خاورشناسان نیز - که نگاه برون دینى به این آیین دینى داشته‏ اند - بدین نکته رسیده و به آن تصریح کرده‏ اند  که به عنوان نمونه سخن برخى از آنها (به نقل از کتاب قیام امام حسین و یارانش) در ذیل مى آید:
-  دکتر ژوزف مورخ معروف فرانسوی در کتاب " اسلام و اسلامیان" :  با ترقیات سریع السیری که شیعیان در اندک مدتی کردند می توان گفت در دو قرن دیگر عدد آنها بر سایر فرق مسلمانان بیشتر خواهد شد و علت این امر به واسطه سوگواری امام حسین علیه السلام است .
-  توماس ماساریک می گوید : بسیاری از مورخین ما از کم و کیفیت این رسم و ازدیاد عزاداری واقف نبوده، جاهلانه سخن می گویند و وضع عزاداری پیروان امام حسین علیه السلام را مجنونانه مى پندارند و ابدا بدین نکته پی ‏نبرده‏ اند که این مسئله در اسلام چه تحولاتی را به وجود آورده و با جنبش و نهضت مذهبی که از تعزیه داری در این قوم پیدا شده در هیچ یک از اقوام و ملل دیگر عالم پیدا نشده با یک نظر دقیق در ترقیات دویست ساله پیروان حضرت علی علیه السلام در هندوستان که عزاداری را شعار خود نموده‏ اند تصدیق خواهیم کرد که بزرگترین عالم اصلی مزیت را آنها پیروی می کنند .
 دویست سال پیش پیروان علی و امام حسین  علیها السلام در سرتاسر هندوستان در اقلیت بودند و همین حال را ممالک دیگر داشتند. امروزه در ممالک مترقی و ثروتمند مسیحی اگر بخواهند چنین ماتم و عزاداری را به پا نمایند با صرف میلیونها دلار باز هم به تأسیس چنین مجامع و مجالس عزاداری موفق نخواهند شد.
 گرچه کشیشان ما هم از ذکر مصائب حضرت مسیح ، مردم را متأثر می سازند، ولی آن شور و هیجانی که در پیروان امام حسین علیه السلام یافت می شود ، در پیروان مسیح یافت نخواهد شد و گویا سبب این باشد که مصائب مسیح در برابر مصائب امام حسین  علیه السلام مانند پرکاهی است در مقابل یک کوه عظیم پیکر.
-  موریس دوکبری می نویسد : اگر مورخین ما، حقیقت این روز را می دانستند و درک می کردند که عاشورا چه روزی است این عزاداری را مجنونانه نمی پنداشتند، زیرا پیروان امام حسین  به واسطه عزاداری امام حسین  می دانستند که پستی و زیردستی و استعمار واستثمار را نباید قبول کنند، زیرا شعار پیشرو و آقای آنها ندادن تن به زیربار ظلم و ستم بود. قدری تعمق و بررسی کنیم که در مجالس عزاداری امام حسین علیه السلام چه نکات دقیق حیات بخشی مطرح می شود! در مجالس عزاداری امام حسین گفته می شود، که امام حسین علیه السلام برای حفظ شرف و ناموس مردم و بزرگی مقام و مرتبه اسلام، از جان و مال و فرزند گذشت و زیربار استعمار و ماجراجوئی یزید نرفت.
 پس بیائید ما هم شیوه او را سرمشق قرار داده از زیردستی استعمارگران( بیگانگان) خلاصی یابیم و مرگ باعزت را بر زندگی با ذلت  ترجیح دهیم زیرا مرگ با عزت و شرافت بهتر از زندگی با ذلت است. مسلم است ملتی که از گهواره تا گور تعلیماتش چنین است دارای چه مقام و مرتبی است، دارای هر گونه شرافت و افتخاری است، همه سرباز حقیقی عزت و شرافتند. علاوه بر منافع سیاسی که ذکر شد و اثراتش طبیعی است. بزرگترین پاداش اخروی را مسلمانان در این عملیات یعنی تعزیه داری امام حسین  می دانند آشنایان به تاریخ تصدیق خواهند نمود که  اصلاح اخلاق و تعلیمات بین المللی جز به وسیله مذهب  غیرممکن است .
در ادامه مناسب است سخنی از مهاتما گاندی را نیز نقل کنیم که گفته است : من زندگی امام حسین علیه السلام - آن شهید بزرگ اسلام - را به دقت خوانده‏ ام و توجه کافی به صفحات کربلا نموده‏ ام و بر من روشن است که اگر هندوستان بخواهد یک کشور پیروز گردد، بایستی از سرمشق امام حسین علیه السلام پیروی کند.
گفتنی است امروزه در هندوستان استقلال یافته در پی رهبری گاندی , روز عاشورا از تعطیلات رسمی است .


..........................................................................................................................
پاورقی
1 )  غزالى در فتوى «منع مردم از مقتل خوانى امام حسین علیه السلام » ، دلیل تحریم را ، تاثیر آن در ایجاد بدبینى  و نفرت نسبت به صحابه را بیان مى کند . ابن حجر هیتمى (متوفى 973) در الصواعق  المحرقة مى نویسد  : قال الغزالی وغیره و یحرم على الواعظ وغیره روایة مقتل الحسین و حکایاته وما جرى بین الصحابة من التشاجر والتخاصم فإنه یهیج على بغض الصحابة والطعن فیهم وهم أعلام الدین تلقى الأئمة الدین عنهم روایة ونحن تلقیناه من الأئمة درایة فالطاعن فیهم مطعون طاعن فی نفسه ودینه.
 وما ذکره من حرمة روایة قتل الحسین وما بعدها لا ینافی ماذکرته فی هذا الکتاب لأن هذا البیان الحق الذی یجب اعتقاده من جلالة الصحابة وبراءتهم من کل نقص بخلاف ما یفعله الوعاظ الجهلة فإنهم یأتون بالأخبار الکاذبة الموضوعة ونحوها ولا یبینون المحامل والحق الذی یجب اعتقاده فیوقعون العامة فی بغض الصحابة وتنقیصهم بخلاف ما ذکرناه فإنه لغایة إجلالهم وتنزیههم هذا .(الصواعق ج 2 ص 640 موسسة الرسالة ،  بیروت ،چاپ  اول 1417 )





در این وبلاگ
در کل اینترنت