نکته نگار

عنایت قرآن کریم به اصلاح باورهای تحریف شده مذهبی

عنایت قرآن کریم به اصلاح باورهای تحریف شده مذهبی
تحریفات کتب آسمانی پیشین باعث شد متون دینی اهل کتاب (یهودیان و مسیحیان) دچار اضطراب و تشویش شود و نسل های بعدی آنان با مجموعه ای از اطلاعات مذهبی در آمیخته با حق و باطل روبرو شوند . نکته جالب در این میان , فهم و بضاعت علمی محدود برخی تحریف کنندگان است که با توجه به فهم خود در کتب آسمانی دست برده اند و اکنون پس از گذشت زمان , نادرستی و گاه خنده دار بودن آنها , روشن می شود . داستان آفرینش از جمله موضوعاتی است که در بخش نخستین تورات و به تفصیل آمده است . قرآن مجید در برخی آیات گریزهای به داستان آفرینش دارد  البته نه به قصد بیان داستان آفرینش که بیشتر برای ارائه معارف خداشناسی و اصلاح باورهای غلط در این زمینه . برای نمونه می توان به خلقت زمین و آسمان در شش روز (شش مرحله) اشاره کرد که تورات پس از بیان خلقت این دو در شش روز  , چنین به بیان خستگی و استراحت خدا , پرداخته است  :
به‌ این‌ ترتیب‌ آسمانها و زمین‌ و هر چه‌ در آنها بود، تکمیل‌ گردید.   با فرارسیدن‌ روز هفتم‌، خدا کار آفرینش‌ را تمام‌ کرده‌، دست‌ از کار کشید.  خدا روز هفتم‌ را برکت‌ داده‌، آن‌ را مقدس‌ اعلام‌ فرمود، زیرا روزی‌ بود که‌ خدا پس‌ از پایان‌ کار آفرینش‌، آرام‌ گرفت‌. به‌ این‌ ترتیب‌ آسمانها و زمین‌ آفریده‌ شد.
تعبیر آرام گرفتن در ترجمه های امروزی تورات برگردانی از مفهوم استراحت  در تورات است . این  مطلب جزو باورهای اهل کتاب در این باره بوده است .  روایت شده که گروهی از یهودیان نزد پیامبر آمدند و ضمن پرسش از موضوع خلقت  بدین باور خود اشاره کردند که پیامبر با استشهاد به همین آیه مورد بحث آن را رد کردند . ( تاریخ طبری ج 1 ص 15 و تفسیر طبری ذیل آیه مورد بحث )
از این روست که  قرآن کریم ضمن تایید خلقت زمین و آسمانها در شش روز _ که در تورات هم آمده _ بلافاصله به این نکته تصریح کرده که در جریان آفرینش , هیچ گونه رنج و سختی ای به ساحتش  راه نیافته است ( تا نیازمند استراحت و آرامش باشد ) ؛

ولقد خلقنا السماوات والارض وما بینهما فی ستة أیام وما مسنا من لغوب . (سوره ق آیه 38 ) .
ترجمه
ما آسمانها و زمین و آنچه را در میان آنهاست در شش روز ( شش دوران) آفریدیم و هیچ گونه رنج و سختی ( مثل خستگی و ...) به ما نرسید .
مواردی از این دست در دیگر آیات مربوط به معارف الهی و داستان زندگی انبیاء , فراوان است قرآن کریم در داستان آدم و آزمایش فرزندان او از تعبیر «بیان به حق داستان » استفاده کرده که نشان از وجود اطلاعات نادرست در بین اهل کتاب به خاطر تحریفات در این زمینه است .
 وَ اتْلُ عَلَیْهِمْ نَبَأَ ابْنَیْ آدَمَ بِالْحَقِّ إِذْ قَرَّبا قُرْباناً فَتُقُبِّلَ مِنْ أَحَدِهِما وَ لَمْ یُتَقَبَّلْ مِنَ الْآخَرِ قالَ لَأَقْتُلَنَّکَ قالَ إِنَّما یَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقینَ . (مائده :27)
ترجمه
داستان دو پسر آدم را طبق واقع براى آنها بخوان. آن گاه که دو قربانى را عرضه کردند. از یکی پذیرفته شد و از دیگرى پذیرفته نشد. او (قابیل)گفت: «البته تو را مى‏کشم.» (هابیل) گفت: «خدا فقط از پرهیزگاران مى‏پذیرد.

علامه طباطبایی در باره علت بکار بردن تعبیر «بالحق » می نویسد :
اینکه جمله را مقید کرده به قید" بالحق" [با در نظر گرفتن اینکه این جار- با- و مجرور- حق- متعلق به کلمه" نبا" یا کلمه" اتل" است‏] خالى از دلالت و حد اقل خالى از اشعار بر این معنا نیست که از این داستان آنچه در بین بنى اسرائیل معروف شده، دستخوش تحریف شده است، و جزئیاتى از آن ساقط شده، و خلاصه داستان مورد بحث به نقل اسرائیلیان حق نیست و تو اى پیامبر داستان را به حق بر آنان تلاوت کن و واقع هم همین طور است، چون داستان هابیل و قابیل که فعلا در تورات در سفر تکوین موجود است مطابق با نقل قرآن کریم نیست، در تورات مساله آمدن کلاغ و منقار به زمین زدنش نیامده و از این گذشته داستان طورى آمده که بطور صریح و پوست کنده خدا را جسم دانسته،" و تعالى اللَّه عن ذلک علوا کبیرا".





در این وبلاگ
در کل اینترنت