دو باز دارنده مهم از ارتکاب جرایم
دو باز دارنده مهم از ارتکاب جرایم
امروزه کارشناسان مسائل اجتماعی در تلاشند به راهکارهایی دست یابند که بتوان با بکار بستن آنها , از هنجارشکنیِ و ارتکاب جرایم پیش گیری کرد . در متون دینی ضمن توصیه به برخی فضایل اخلاقی تاکید شده که آنها , افزون بر پاداش اخروی , در زندگی دنیویی فرد و جامعه نیز تاثیر گذارند . برای نمونه می توان به یک روایت از روایات مربوط به صله رحم , اشاره کرد که در آن به کارکرد پیشگیرانه صله رحم و نیکی به دیگران , چنین توجه نشان داده است ؛
الکافی : مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یَقُولُ إِنَّ صِلَةَ الرَّحِمِ وَ الْبِرَّ لَیُهَوِّنَانِ الْحِسَابَ وَ یَعْصِمَانِ مِنَ الذُّنُوبِ فَصِلُوا أَرْحَامَکُمْ وَ بَرُّوا بِإِخْوَانِکُمْ وَ لَوْ بِحُسْنِ السَّلَامِ وَ رَدِّ الْجَوَابِ . (الکافی ج 2 ص 157 ح 31).
ترجمه
اسحاق بن عمار می گوید : از امام صادق علیه السلام شنیدم که می فرمودند : صله رحم و نیکی به دیگران باعث سبک شدن محاسبه اعمال انسان در روز جزا و مصونیت از ارتکاب گناه می شود . پس صله رحم داشته باشید و به همکیشان خود نیکی کنید حتی اگر شده به اندازه خوب سلام کردن و جواب دادن آن .
چنان که پیداست این روایت , به این دو فضیلت اخلاقی , به دیده دو ایمنی ساز از آلودگی به گناهان می نگرد . هر چند, گناه اقسام گوناگونی دارد اما باید توجه داشت که بخش اعظم گناهان در ارتباط با اجتماع هستند و یا آثار آنها دامن اجتماع را نیز می گیرد . چنان که تعرض به حقوق دیگران , وجه مشترک اکثر جرایم در حال پیگیری در مراجع قضایی است , در بین گناهان نیز این گونه جرایم , بیشترین آمار را به خود اختصاص داده اند . بنابر این می توان گفت , چنانچه «نیکی به دیگران» و «صله رحم » در جامعه رواج یابد , شاهد کاهش فروان آمار جرایم خواهیم بود . این گزاره حدیثی می تواند به عنوان یک فرضیه تحقیقی در مطالعات میدانی مورد آزمون قرار گیرد . از اصطلاح «صله رحم» می توان با تعبیر «ارتباط و پیوند خویشاوندی پیوسته » یاد کرد یعنی فرد ارتباط خود با بستگان را نگسلد و به گونه ای از حال و روزشان با خبر و در حد توان در رفع گرفتاری آنان بکوشد . حال چه با دیدار آنان باشد و چه با وسایل دیگری مثل نامه و ... . حتی در روایتی تصریح شده که صله رحم بین دو خویشاوند دور از هم ( ساکن در دو شهر ) با نامه است .
گفتنی است در باره چگونگی صله رحم و نیکی به دیگران و حد و مرزهای این دو , منابع دینی مطالب فراوانی دارند و با بررسی آنها می توان هندسه ترسیمی دین در باره این دو رفتار را به دست آورد و بر اساس آن داوری کرد .
به نظر می رسد مولفه های ذیل در صله رحم باعث پیشگیری از گناهان - که بخش اعظم آنها جرایم مرتبط با اجتماعند - می شود :
- صله رحم با برطرف کردن نیازهای عاطفی فرد , او را در برابر ناملایمات مقاوم تر و آستانه تحملش را بالاتر می برد . از این رو فرد در برابر کشش های و فشارهای بیرونی و درونی مقاوم تر می شود و در نتیجه توان خودداری بیشتری در برابر ارتکاب ناهنجاری ها پیدا می کند .
- در جریان ارتباط پیوسته بین خویشاوندان (صله رحم ) , گرفتاری های اعضاء یک خاندان برای دیگران معلوم می شود . معمولا در بین خویشان کسانی یافت می شوند که از عهده حل مشکل فرد گرفتار برایند . سازمان خویشاوندی این قابلیت را دارد که دست کم بخشی از گرفتاری ها را برطرف کند چه مستقیم توسط یک یا چند تن از اعضاء و چه به طور غیر مستقیم با دخالت و پی گیری اعضاء و به کار گیری توان افراد وابسته به خویشان . این بدان معناست که با رفع گرفتاری , فرد دیگر از کشمکش های منجر به ارتکاب جرم , رهایی یافته یا نیازی به پیمودن مسیر های خطا و مجرمانه برای رفع گرفتاریش نخواهد داشت.
آنچه در باره صله رحم گفتیم در باره نیکی به دیگران نیز صادق است زیرا در نیکی به دیگران نیز بالاترین سهم ازآن رفع گرفتاری و گره گشایی از کار مردم است. گرانیگاه جرایم اجتماعی , گرفتاریها و کاربسته مردم است . لذا چنانچه افراد هر کدام به اندازه توان خود بخشی از گرفتاری دیگران را برطرف کنند به همان میزان زمینه ارتکاب جرایم از بین می رود . تاثیر یاد شده امر پناهانی نیست و در حافظه تاریخی و فرهنگ تمام ملتها نمونه های مثال زدنی برای تاثیرات شگفت نیکی به دیگران وجود دارد چنان که در دوران معاصر نقطه محوری داستان مشهور بینوایان ,کمک یک روحانی به یک بینوای مجرم (ژان وال ژان ) است که باعث تحول شخصیتی او و تبدیل شدنش به یک شخصیت اسطوره ای مثبت می شود . نگارش چنین داستان پر طرفداری خود متاثر از وجود نمونه های در جوامع انسانی و پذیرش عمومی نسبت به این کارکرد است .
در پایان یاد آور می شویم که تعبیر «یعصمان من الذنوب » عام است و شامل تمام گناهان ار سوی هر کس می شود بنابر این نمی توان به اعتبار تعبیر قبلی یعنی «سبکی حساب در قیامت »که تبادر در فرد صاحب رفتار دارد اثر باز دارندگی از گناه را منحصر در فرد انجام دهنده این فضایل اخلاقی بدانیم .