عظمت مصیبت عاشورا نزد سیاستمداران سده سوم
عظمت مصیبت عاشورا نزد سیاستمداران سده سوم
عظمت قیام اصلاحی امام حسین علیه السلام - علیه انحراف صورت گرفته در رهبری جامعه- و به تبع آن عظمت مصیبت شهادت ایشان , تنها سخن شیعیان نیست . بلکه هر صاحب نظر آگاه از شرایط جامعه صدر اسلام متوجه این نکته می شود که قتل امام حسین (ع) نشانگر چه حقیقت تلخی بود . مسلمانان پس از این حادثه با این حقیقت روبرو شدند که بر جایگاه پیامبر که مسند هدایت معنوی جامعه است کسانی نشسته اند که هیچ سنخیتی با آن ندارند و آشکارا به فسق و فجور می پردازند و به راحتی فرمان قتل عزیز پیامبر یعنی امام حسین را صادر می کنند . این بدان معناست که مسلمانان از حاکمیت سیاسی جامعه و اصلاح جامعه مایوس شوند و امیدها برای تحقق عدالت از بین برود . آنچه گفتیم محتوای سخن یکی از شخصیتهای سیاسی سده سوم هجری است که در حکومت عباسی نیز دارای پست سیاسی وزرات است . متن سخن وی در کتاب ثمار القلوب ثعالبی (م430) از نویسندگان سده پنجم انعکاس پیدا کرده است . ما در این جا ابتدا ترجمه و سپس متن اصلی را در ذیل می آوریم. در پایان توضیحات دیگری خواهد آمد:
حسین بن علی کاتب (م 312 )- از کاتبان دربار عباسی – می گوید :
روزی نزد عبید الله بن سلیمان (م 288) - وزیر معتضد عباسی – وارد شدم و دیدم فقط ابن اشنب پیش اوست . وقتی نگاه وزیر به من افتاد گفت :
پیش از آمدن تو , ما بحثی داشتیم و به دو نظر متفاوت و مخالف رسیدیم . بنا گذاشتیم اولین نفری را که وارد می شود داور قرار دهیم تا بین دو نظر داوری کند و بگوید کدام درست است . حال از تو می خواهیم بین دو نظر , درست آن را بیان کنی . ما برای آنکه راحت تر داوری کنی گوینده نظرها را به تو نمی گوییم و فقط نظرها را بیان می کنیم .
بحث این بود که در امر دین , چه حادثه ای برای مسلمانان , از همه حوادث ناگوارتر و سخت تر بود ؟
نظر یکی از ما , این بود که این حادثه , ماجرای قتل عثمان است که سر آغاز فتنه ها و اختلاف و جدایی در بین مسلمانان شد .
در نزد دیگری این حادثه , جریان قتل حسین بن علی بود چرا که بعد از این قتل , تمام امیدها برای رفع مشکلات از بین رفت و آنان از برقراری عدالتی که انتظارش را می کشیدند مایوس شدند .
راوی (حسین بن علی کاتب) می گوید : من در مقام داوری این اختلاف گفتم : جواب روشن و ساده است و جای شک ندارد .
وزیر گفت : چطور ساده است . توضیح بده .
گفتم : هر چه نزد پیامبر (ص) ناگوار است همان نیز برای مسلمانان ناگوار و سخت خواهد بود .
وزیر تبسمی کرد و گفت : هر کس حق را به درستی بشکافد و آن را از باطل جدا کند به عدل داوری کرده است . پاسخ تو به مراتب مستدل تر و محکم تر از پاسخ قریش بود (منظور وی از قریش کسانی چون ابن اشنب و طرفداران نظریه اهمیت قتل عثمان است ) .
ابن اشنب (به سخن در آمد و گفت ) ناگوارترین حادثه برای پیامبر (ص) همان قتل عثمان است به خاطر اسلام . هر چند که وی در نزد ایشان به اندازه حسین (ع) قدر و منزلت نداشت .
وزیر گفت : ساکت شو . تو از آن دسته افرادی هستی که وقتی با دلیل و برهان رو برو می شوند به چپ و راست راه می روند .
چند نکته
- تعبیر «انتظار عدل » بدین معناست که مسلمانان از حاکمان اموی انتظار عدل نداشتند و در عوض نسبت به خاندان پیامبر (ص) چنین انتظاری وجود داشت و امید می رفت که با حاکم شدنشان , عدالت حاکم شود . این می تواند ناشی از تجربه حکومت خلفا تا آن دوران باشد که آنان با مقایسه ی حکومت چهار ساله امیر مومنان با دیگر حکومت ها به خصوص دوران بیست ساله اموی بدین نتیجه رسیده بودند که چنانچه خاندان پیامبر (ع) حاکم باشند به عدل رفتار می کنند . از این رو بود که با کشته شدن امام حسین , امیدها برای اصلاح حاکمیت از بین رفت . ونیز می تواند ناشی از این برداشت باشد که وقتی حاکمیت و جامعه اسلامی , به راحتی حرمت خاندان پیامبر (ص) را می شکند و خونشان را می ریزد دیگر انتظار رفتار عادلانه از چنین امت و حکومتی بیجا خواهد بود و چنین جامعه بیماری , به سادگی قابل اصلاح نخواهد بود .
- از این گفتگو روشن می شود که دومین نظر - یعنی ناگوارترین حادثه قتل امام حسین (ع) است – ازآنِ وزیر عبید الله بن سلیمان است و نظر اول ازآنِ ابن اشنب .
- این وزیر از شخصیتهای فرهنگی سیاسی آن دوره است و به یکی از خاندان های فرهنگی سیاسی مهم آن دوران تعلق دارد . پدر وی نیز از شخصیتهای سیاسی و درباری بود چنان که فرزندان وی نیز تا چند نسل در پست وزرات خاندان عباسی بودند .( الفخری فى الآداب السلطانیة و الدول الاسلامیة, محمد بن علی طباطبا , ص 250 و الاعلام , زرکلی ج 4 ص 194 )
- راوی این ماجرا (حسین بن علی الکاتب ) از کاتبان دربار عباسی است . یاقوت حموی (معجم الأدباء، ج3، ص: 1092 ) می نویسد : حسین بن علی أبو عبد الله باقطائی اخباری کاتب , از آگاه ترین مردم به دیوان داران و فرزندان و خاندان آنها بود .
- این ماجرا از ابو بکر الصولی (م 335) نقل شده است . صولی یکی از افراد پر کار در نویسندگی و تالیف در سده چهارم بوده و به خصوص در زمینه شرح حال وزراء تالیف خاصی دارد . وی فردی ذو الفنون در زمینه های مختلف بوده و ندیمی چند خلیفه را نیز به عهده داشته است . (سیر أعلام النبلاء , الذهبی ج 15 ص 301 شماره 142 )
- این وزیر و خاندانش شیعه نبودند برخلاف آل فرات که به تشیع شناخته می شدند و در چند مقطع به وزرات عباسیان رسیدند .
- کتاب «ثمار القلوب فی المضاف والمنسوب » ازآنِ شیخ أبومنصور عبد الملک بن محمد الثعالبی (م430 ) است . وی این کتاب را برای امیر أبو الفضل عبید الله بن أحمد المیکالی نوشته ...و در شصت و یک باب تنظیم کرده است(کشف الظنون حاجی خلیفه ج 1 ص 523) . وی از بزرگان دانش لغت است و در زمینه ادبیات و تاریخ تخصص دارد . او آثار زیادی از خود بجا گذاشته است .( الاعلام زرکلی ج4،ص:164)
متن اصلی کتاب
ثمار القلوب فی المضاف والمنسوب ‘ ثعالبی (م 430) ج 1 ص 689 الرقم 1222 :
( مفتاح الفتن ) یقال إن ذلک کان قتل عثمان رضى الله عنه وقیل بل قتل الحسین رضى الله عنه حدث الصولى قال حدثنى الحسین بن على الکاتب قال :
دخلت یوما على عبید الله بن سلیمان وعنده ابن الأشنب وحده فحین وقعت عینه علىّ قال لى :
یا أبا عبد الله إنا رضینا فى شئ قد تشاجرنا فیه بأول من یدخل علینا فاحکم بیننا من غیر أن تعرف ما قاله کل واحد منا لئلا تتبع قوله .
ثم قال : تلاحینا على أشد ما کان فى الإسلام على المسلمین ؛
فقال أحدنا : أشده قتل عثمان لأنه مفتاح الفتن وأول الاختلاف وسبب الفرقة .
و قال أحدنا : قتل الحسین لأن المسلمین یئسوا بعد قتله من کل فرج یرتجونه وعدل ینتظرونه.
قال فقلت: أید الله الوزیر الأمر فى هذا الحکم أوضح سبیلا وأقرب متناولا من أن یقع فیه لأحد شک .
قال : أین ذلک اشرحه لنا .
فقلت : إن أشده على رسول الله ? فهو الأشد على المسلمین فضحک عبید الله وقال : لله درک یا أبا عبد الله من صادع بالحق حاکم بالعدل أنت والله أحج فى جوابک من قریش.
فقال ابن الشنب لا یکون أشد على رسول الله من أمر عثمان رضى الله عنه وإن لم یکن عنده کالحسین لأمر الإسلام .
فقال عبید الله : اسکت یا هذا فإنک عند الحجة عطفت عن المحجة .