تبیین به جای دشنام
تبیین به جای دشنام
در این یاد داشت , فرازی از سخنان امیرمومنان (ع) در نهج البلاغه مورد توجه قرار گرفته است .
ترجمه
سید رضی (ره ) می نویسد : در زمان جنگ صفّین امیر مومنان (ع) شنیدند که گروهی از یارانشان در حال دشنام دادن به لشکر دشمن یعنی شامیان هستند که بدان واکنش نشان دادند و فرمودند :
من خوش ندارم که شما دشنام دهنده باشید، اما اگر کردارشان را یادآور مىشدید، و گمراهیها و کارهاى ناشایسته آنان را بر مىشمردید به صواب نزدیکتر و در عذر پذیری رساتر بود ، بجاى دشنام آنان بهتر بود مىگفتید: خدایا خون ما و آنها را حفظ کن، بین ما و آنان اصلاح فرما، و آنان را از گمراهى به راه راست هدایت کن، تا آنان که جاهلند، حق را بشناسند، و آنان که با حق مىستیزند پشیمان شده به حق باز گردند.
متن روایت
نهج البلاغة : و من کلام له (علیهالسلام) و قد سمع قوما من أصحابه یسبون أهل الشام أیام حربهم بصفین إِنِّی أَکْرَهُ لَکُمْ أَنْ تَکُونُوا سَبَّابِینَ وَ لَکِنَّکُمْ لَوْ وَصَفْتُمْ أَعْمَالَهُمْ وَ ذَکَرْتُمْ حَالَهُمْ کَانَ أَصْوَبَ فِی الْقَوْلِ وَ أَبْلَغَ فِی الْعُذْرِ وَ قُلْتُمْ مَکَانَ سَبِّکُمْ إِیَّاهُمْ اللَّهُمَّ احْقِنْ دِمَاءَنَا وَ دِمَاءَهُمْ وَ أَصْلِحْ ذَاتَ بَیْنِنَا وَ بَیْنِهِمْ وَ اهْدِهِمْ مِنْ ضَلَالَتِهِمْ حَتَّى یَعْرِفَ الْحَقَّ مَنْ جَهِلَهُ وَ یَرْعَوِی عَنِ الْغَیِّ وَ الْعُدْوَانِ مَنْ لَهِجَ بِهِ .( نهج البلاغه : الخطبه 206)
توضیح
این توصیه امام ؛«اگر کردارشان را یادآور مىشدید، و گمراهی ها و کارهاى ناشایسته آنان را بر مىشمردید به صواب نزدیکتر و در عذر پذیری رساتر بود» می تواند به دلایل زیر باشد ؛
- بیان کردار های ناشایست و گمراهی های دشمن نوعی روشن گری در باره ماهیت دشمن است و به گونه ای فلسفه جنگ گروه حق با طرف باطل را تبیین می کند .
- با بیان باطل بودن دشمن ، از حوزه نفوذ ، تاثیر گذاری و قدرت جبهه باطل کاسته می شود و به نیروهای انسانی لشکر حق نیز توان , روحیه مقاومت و انگیزه مبارزه بیشتر می دهد
- تبیین ماهیت باطل دشمن , کمک خواهد کرد تا افراد ناآگاه در جبهه مقابل از حقیقت جبهه ای که در آن قرار دارند آگاه شوند و فرصت خروج از گردونه باطل را بیابند .
- این نوع برخورد , شیوه مناسبی است برای مقابله با افسون گری تبلیغات فریبنده دشمن و تاثیر بسزایی در خنثی سازی تلاش های فرهنگی او دارد .
- چنانکه امام تصریح کرده اند با این برخورد و روشن شدن فلسفه جنگ با طرف باطل , عذر طرفداران حق برای جنگیدن , نزد دیگران معلوم می شود .
- دشنام دادن به دشمن ضمن آنکه هیچکدام از آثار یاد شده را ندارد هر چه بیشتر بر آتش نفرت و جنگ می دمد .
نکات دیگری که از این فراز استفاده می شود عبارتند از ؛
- ناپسند بودن دشنام حتی به دشمنان .
- در اوج درگیری و جنگ به فکر حفظ خون هر دو طرف بودن و توجه به این که دشمنی شخصی با جبهه مقابل نداریم و قلبا خواهان حفظ جان آنان هستیم و این جبهه گیری آنان در برابر حق است که باعث جنگ شده است .
- توجه به سرنوشت افراد جبهه مقابل و خواست قلبی نسبت به هدایت یافتن آنان .
- دستور دعا کردن برای هدایت افراد لشکر دشمن هم نسبت به ناآگاهان و هم نسبت به آنانی که نسبت به جنگ با حق پافشاری می کنند .