سفارش تبلیغ
صبا ویژن

نکته نگار

نمونه های تاریخی از شیوع وبا و بازگشت سلامت

نمونه های تاریخی از شیوع وبا و بازگشت سلامت

در یادداشت قبل اشاره کردیم که در بخش چهارم از کتاب حدیثی توحید مفضّل، به تفصیل از حکمت بلایا و آفات بحث شده است و در آغاز به موقتی بودن بلایا و از آن جمله بیماری های واگیر اشاره شده است. در این یادداشت مناسب دیدیم به چند نمونه تاریخی از شیوع بیماری واگیر «وبا» و بر طرف شدن آن بپردازیم تا شاهدی باشد بر درستی متن یادداشت قبل. نمونه های انتخاب شده از منابع تاریخی فارسی است و شیوع «وبا » در ادواری چون؛ قرن هشتم، عصر صفوی و قاجار را گزارش کرده اند؛

1.    متن نخست گزارشی است از حال و روز مردمان و حاکمان سیستان، پس از سقوط دولت ایلخانان و تشکیل حکومت های محلی در قرن هشتم.
«در شهور سنه سبع و اربعین و سبعمائه( 747 قمری)  قحط عظیم و وباى عمیم در سیستان شایع شد و مدت یکسال اهل بلاد به آن بلا مبتلا بودند و در این وبا ملک قطب الدین به جوار رحمت ایزدى پیوست. مدت سلطنت به دیگرى بگذاشت و از او یک پسر ماند: ملک تاج الدین و پنج برادر: شاه بهرام و شاه ابو الفتح و شاه ارسلان و ملک شاه و ملک عز الدین.»

آدرس : احیاء الملوک، تاریخ سیستان تا عصر صفوى:ص 95.
کتابنامه :
احیاء الملوک، تاریخ سیستان تا عصر صفوى‏، نویسنده: ملک شاه حسین بن ملک غیاث الدین محمد بن شاه محمود سیستانى‏(تاریخ وفات مؤلف: قرن 10 ق‏)، محقق / مصحح: منوچهر ستوده‏،موضوع: تاریخ محلى ایران‏،زبان: فارسى‏،تعداد جلد: 1،ناشر: انتشارات علمى و فرهنگى‏،مکان چاپ: تهران‏،سال چاپ: ش 1383،نوبت چاپ: دوم‏.


2.    گزارش دوم از شیوع وبا در بین مردم بغداد است که دامنگیر سپاهیان صفوی مدافع آن را نیز گرفته است. این شهر در دوره ای از عصر صفوی به تصرف صفویان در آمد اما بعدا عثمانیان آن را از دست صفویان خارج ساختند.
و در عرض راه به انهاى عرض بیگلربیگى دار السلام بغداد به وضوح پیوست که بسیارى از سپاه ظفر پناه که به حفظ و حراست قلعه دار السلام قیام و اقدام مى‏نمودند به مرافقت سکنه و متوطّنین آن خطّه خلد نظام به آفت وبا و طاعون - که شرح شیوع و شدّت آن از حوصله تقریر و بیان بیرون است- طریق عدم پیموده و مى‏پیمایند، لاجرم به فرمان خاقان محترم و پادشاه محتشم، سیاوش بیک قوللر آقاسى سر کرده و سردار لشکر ظفر شعار آن دیار گردیده رخت اقامت به آن ولایت کشید که بعد از جمع آمدن آن جماعت به حفظ و حراست قیام و امداد و معاونت بیگلربیگى دار السلام تواند نمود. و چون در قصبه اهر دریافت سعادت زیارت قطب السالکین شیخ شهاب الدین اهرى پیشنهاد خاطر انور بود ابواب حصول این متمنّى بر روى ضمیر قدسى تخمیر گشوده بعد از ادراک آن موهبت، عنان عزیمت به صوب دار الارشاد اردبیل معطوف فرمود و به بلدى قاید تأیید چون نوبت سیرابرش پریوش به ظاهر دار الارشاد رسید، خاقان گردون جناب از راه رعایت ادب و آداب پیاده متوجّه زیارت مراقد آفتاب قباب قطب الاولیا فى الآفاق شیخ صفى الدین اسحق و مشایخ کرام و آباى عظام و اجداد عالى مقام سلاطین جنّت مکین سلسله علیه صفویه- انار اللّه براهینهم الجلیه- گردید و بعد از ادراک سعادت زیارت و طواف آن بقاع ملایک مطاف به دولتخانه سپهر آستانه روانه گردیده پژوهش حال عجزه و زیر دستان آن بقعه جنّت نشان را نصب العین خاطر اقدس گردانید و پیوسته به بارش ابر احسان آن حضرت جیب و کنار محتاجان آن دیار نمودار جیب کان و گریبان عمان بود تا رایت آفتاب اشراق به صوب صواب عراق پرچم گشود.
امّا سوانح دولت افزا که در اثناى توقّف دار الارشاد اردبیل اتّفاق افتاد، نخست فرو نشستن شعله قیامت علامت وبا و طاعون در نزهت آباد دار السلام بغداد و رسیدن خبر امنیّت و اطمینان آن دیار و بلاد به انهاى عرض بیکتاش خان بیگلربیگى آنجا به موکب ظفر بنیاد بود.


آدرس: ایران در زمان شاه‏صفى و شاه‏عباس دوم :ص 236 .
کتابنامه: ایران در زمان شاه‏صفى و شاه‏عباس دوم‏،نویسنده: محمد یوسف واله قزوینى اصفهانى‏،تاریخ وفات مؤلف: قرن 11 ق‏، محقق / مصحح: محمد رضا نصیرى‏،موضوع: صفویه‏،زبان: فارسى‏،تعداد جلد: 1،ناشر: انجمن آثار و مفاخر فرهنگى‏،مکان چاپ: تهران‏،سال چاپ: ش 1382،نوبت چاپ: دوم‏.

3.    متن سوم، گزارشی است از زبان یکی از شاهزادگان قاجار در باره شیوع «وبا» در تهران.
در سنه‏  یک هزار و دویست و شصت و یک، که شش‏ ساله بودم، وباى شدیدى به تهران آمد. محض فرار از وبا باید به طرف ییلاقات رفت. در رکاب پدرم، محمد شاه، طاب ثراه، به لواسان- که سمت شمال تهران و در پشت کوه‏ها، تقریبا در دوازده فرسخى تهران واقع شده است- رفتم. روز ورود به لواسان، برادر صلبى من، نه بطنى، مسمّا به احمد میرزا- ملقب به خاقان، که از بطن دختر شاهزاده امام ویردى میرزا، خلف مرحوم فتحعلى شاه، طاب ثراه، بود- در سر سفره‏ ناهار، در حضور شاه مبتلا به مرض وبا شد؛ بعد از هفت ساعت، بدرود زندگانى کرد. این برادر دو سال از من کوچکتر بود. خلاصه، بعد از یک ماه توقف در لواسانات کوچک و بزرگ، هنگام مراجعت به شهر تهران من مبتلا به مرض وبا شدم، و دو روز امتداد یافت؛ و به مداوات «حق نظر» طبیب، بهبودى یافتم. و کاش مى‏ مردم و به این ذلت‏هایى که بعد حکایت مى‏ کنم مبتلا نمى‏ شدم.
آدرس: افضل التواریخ: ص111
کتابنامه:  افضل التواریخ‏،نویسنده: غلامحسین افضل الملک‏،تاریخ وفات مؤلف: قرن 14 ق‏،محقق / مصحح: منصوره اتحادیه و سیروس سعدوندیان‏،موضوع: قاجاریه‏،زبان: فارسى‏،تعداد جلد: 1،ناشر: نشر تاریخ ایران‏، مکان چاپ: تهران‏،سال چاپ: ش 1361،نوبت چاپ: اول‏.





در این وبلاگ
در کل اینترنت